Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


چالش دمکراسی برای ايران در عصر جهانی شدن

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[17 Apr 2004]   [ مسعود عالمی]


آيا از عهده تبعات عدم درک سياست جهانی خواهيم برآمد؟



معمر قذافی روز 19 دسامبر سال 2003 را برای تسليم شدن به رژيم کنترل سلاح های کشتار همگانی انتخاب کرد. اين درست پنج روز پس از دستگيری صدام حسين با آن وضع خفت بار و بيرون کشيدنش از سوراخی به عمق دو متر در زير زمين بود. تاريخ اولين پيام سرهنگ قذافی به بريتانيا (متحد اصلی آمريکا در جنگ عليه تروريسم و کانال مطمئن دنيای خارج به شورای جنگ مستقر در کاخ سفيد) در مورد برنامه های اتمی اش چند روز پيش از حمله نظامی به عراق گزارش شده است. آيا اين اتفاقی است که 9 ماه مذاکرات پنهانی آمريکا و بريتانيا با ليبی درست با جنگ عليه عراق تا دستگيری صدام حسين همزمان شد؟

بسياری از مردم چهارگوشه دنيا، منجمله اپوزيسيون ايرانی برون مرز، هنوز ملتفت اين قضيه نشده اند که جهانی شدن يک امر انتخابی نبوده و بلکه جبری است. زمانی بود که جهان به دو اردوگاه تقسيم شده بود و رژيم های گانگستری نظير جمهوری پاکستان يا ليبی به يکی از اين دو اردوگاه می آويختند و با استفاده از چتر حمايتی يکی از دو ابر قدرت به زورگويی به ملتشان ادامه می دادند. اما سياست جهانی پس از برچيده شدن بساط اتحاد شوروی تغييرات اساسی کرده است. با فروريزی ديوار برلن سياست جهانی هر مانعی را که بر سر راهش قرار بگيرد يا به نيروی ديپلماسی، يا بزور اقتصادی و يا با دگنگ نظامی از سر راه بکنار می زند. مورد نظامی اين خاصيت را داشته است که برای ديگر ديکتاتورها به عنوان بازدارنده عمل می کند و نمونه قابل لمسی را پيش رو می گذارد. نيروهای نظامی آمريکا و متحدانش اتفاقی نبود که بسراغ عراق رفتند. عراق از روی يک سياست دقيقا تعريف شده و شفاف (دکترين بوش) تحت عنوان «جنگ بازدارنده» عليه کشورهايی که دنبال سلاح های کشتار همگانی هستند و با تروريسم لاس می زنند مورد هدف قرار گرفت.

نکته مورد تاکيد در اينجا اين است که آن هنگام که اجماع جهانی بر اين قرار گرفت که ناحيه ای وارد پروسه «جهانی شدن» شود ديگر از آن خلاصی نيست. اين بود که پس از بامداد شوم يازدهم سپتامبر و محرز شدن مليت 19 تروريستی که چهار هواپيمای مسافربری را تبديل به موشک دوربرد کرده بودند توجه جهانيان به خاورميانه جلب شد.

ملا عمر اين سياست جديد جهانی را درک نکرده بود و حالا در کوهستانهای صعب العبور منطقه مرزی بين افغانستان و پاکستان در غاری در خفا بسر می برد. صدام حسين هم اين سياست جديد جهانی را درک نکرده بود و سر از يک سوراخ زير زمينی درآورد.

اما سرهنگ قذافی اين سياست را درک کرد.

سياست جهانی با هر دولتی به زبان خودش حرف می زند. زبانی که سياست جهانی برای ارتباط برقرار کردن با کانادا بکار می برد از زبانی که برای صحبت کردن با رژيم های ديکتاتوری و تروريستی بکار می برد ماهيتا متفاوت است. رژيم های خشن و زورمدار تنها ديپلماسی که می فهمند آن ديپلماسی است که از هواپيماهای جنگنده بر سرورويشان فرومی ريزد. حالا سوالی که در اينجا پيش می آيد اين است که پس از درگيری نظامی در افغانستان و عراق، ديگر برای آمريکائيها دل و دماغ اين مانده است که با يک حمله نظامی ديگر (مثلا به ايران) خود را بيش از اينها در مسايل خاورميانه غرق کنند؟ و اگر نه، سياست آمريکا در قبال خاورميانه چگونه تعيين خواهد شد و اين چه اهميتی برای دمکراسی در کشورهای منطقه دارد؟

برای پيدا کردن مولفه های اصلی حرکت آمريکا در خاورميانه در آستانه جهانی شدن، نکته ای که از اهميت برخوردار است اعتراف سران آمريکا به ناديده گرفتن اين منطقه پرتلاطم در دوران جنگ سرد است. يعنی در فاصله سالهای 1945 تا 1989 غرب اساسا نيازی به توجه به توسعه سياسی خاورميانه نداشت زيرا همه تنشها و تضادهای موجود در جهان را در رقابت خود با اردوگاه تحت کنترل شوروی توجيه می کرد. رهبران سياسی و اقتصادی آمريکا امروز، يعنی پس از فروريختن ديوار برلن و تک قطبی شدن جهان، بيش از همه بر اهميت رواج دمکراسی و ارتقای روابط پيشرفته و مدنی در خاورميانه تاکيد می گذارند. علت اين امر در اين است که جهان ديگر از داشتن يک دشمن طبيعی محروم شده است، و نتيجتا به دنبال توسعه و بهره برداری از بازارهايی است که در گذشته به دلايل گوناگون در رقابت با بلوک شرق ناچار از ناديده گرفتن شان شده بود. حتی با نگاهی سرسری به وقايع 15 سال گذشته واضح است که فروپاشی اردوگاه شوروی در هيچ کجای جهان به اندازه خاورميانه (و بويژه پاکستان و عربستان سعودی) برای آمريکا دردسر خيز نبوده است. بر پايه اين استدلال است که من ادعا می کنم چه يازدهم سپتامبر اتفاق می افتاد و چه نمی افتاد، مسابقات اتمی در منطقه خواه ناخواه توجه غرب و آمريکا را بالاخره به اين نقطه ناديده گرفته شده جلب می کرد.

شايد تعجب کنيد ولی حقيقت دارد که ساختار اجتماعی عربستان سعودی، برغم وجود رابطه تنگاتنگی که تروريستهای القاعده با آن دارند، دمكراتيك‌تر از ‏ساختار سياسی و مکانيسم دولتی اين کشور است. پيچيدگی قضيه در اينجاست که شبکه شاهزادگان و خواص وابسته به خاندان سلطنتی طرفدار غرب، که به غايت فاسد و منفور هستند، به دوگانگی رابطه اين کشور با آمريکا شکنندگی و عدم تعادل خاصی داده است. و اين عدم تعادل امروز به مرز فلج كننده‌ای ‏رسيده است. امروز آمريکا، که از مناديان سرسخت دمکراسی است، در هر کوی و برزن جامعه سعودی به تمسخر گرفته می شود زيرا محتاج حمايت و همکاری دولت ضد دمکراتيک عربستان است. از يکسو بافت هيئت حاکمه و روابط درونی آن و همچنين جايگاهی که برای خويش در جامعه عربستان قايل است راه را برای هر نوع تحول در ساختار سياسی ‏مسدود كرده است، و از سوی ديگر همه شيوه‌های مسالمت‌آميز طرح مطالبات ‏سياسی سركوب شده و اين الزاماً مخالفين را به سمت ‏خشونت هدايت كرده است‏. برخاستن بن‌لادن در مقابله با چنين منجلاب فاسدی، به عنوان محصول منطقی ديکتاتوری، نشانگر اين است که بنيادگرايی اسلامی بزرگترين برنده‌ اين عدم تعادل بوده است. ‏

همين مسئله با کمی تفاوت در مورد پاکستان نيز صادق است. پاکستان که در دوران جنگ سرد به عنوان متحد آمريکا و برای مقابله با سياستهای شوروی به ايجاد و تقويت جنبش بنيادگرايانه اسلامی همت تام و تمام گذاشته بود، می توانست در آن سالها از يک طرف به سرکوب داخلی و بستن درها بروی پروژه های اصلاحی ادامه داده و از طرف ديگر برغم کنترل ها و چفت و بست های بين المللی سياست مخفيانه دستيابی به سلاح اتمی را دنبال کند. حالا که ورق برگشته و دوران عوض شده است، هم آن جنبش بنيادگرايانه اسلامی تحت حمايت سابق پاکستان بزير حملات قوای آمريکا افتاده و هم اينکه ديگر به اتحاد با وی (از سوی غرب) نيازی نيست. دولت پاکستان اکنون خود را با معضل عجيب و پيچيده ای روبرو می بيند. يکی از دو متحد سابق (القاعده) به دشمن تبديل شده و ديگری (آمريکا) بر وی فشار می آورد تا حقوق بشر را اکنون نهادينه کند. اين در حاليست که دو خصم سابق کماکان پا برجايند. يکی از آنها (هند) با تمام وجود خود را به قافله «جهانی شدن» متصل کرده و می رود تا در اقتصاد جهانی جايگاه (و بازار) مطمئنی برای خود دست و پا کند، و ديگری (اپوزيسيون داخلی) در صدد است تا از برقراری فضای بازی که آمريکا برای ايجاد آن بر دولت فشار می آورد حداکثر استفاده را برده و دولت را بدست گيرد.

در مورد ايران مشکل آمريکا کمی ساده تر است، لاکن بدليل ساده بودن از ديد اپوزيسيون برون مرزی پوشيده مانده است. فعال شدن آمريكا در صحنه ‏بين‌الملل برای مهار تروريسم برخاسته از بنيادگرايی اسلامی از فردای يازده سپتامبر تاکنون ملموس ترين نتيجه اش اين بوده است که دو ‏دشمن استراتژيك ايران يعنی طالبان افغانستان و صدام حسين در عراق ‏سرنگون شدند. سختی هايی که تاکنون آمريکا و متحدانش، در اين دو کشور از هم گسيخته، کشيده اند امکان گسيل نيرو و در گير شدن آمريکا را با يک کشور سوم در همسايگی قطعا به اندازه زيادی کاسته است. اکنون کاملا قابل درک است که آمريكا استراتژی براندازی رژيم جمهوری اسلامی را ديگر دنبال نکند، خاصه اينکه اگر چنين خيالی هم در ميان بود، همان فردای اشغال عراق می بايست دنبال می شد. همين تامل آمريکا در عدم دنبال کردن چنين سياستی دليل بر اين است که اساسا چنين خيالی پرورده نشده بود.

مسير و جهت حركت افكار عمومی در ايران، عراق، ‏عربستان و پاکستان ماهيتی متفاوت دارد. در 15 سال گذشته بنيادگرايی اسلامی در جامعه عربستان جنبه غالب ‏پيدا کرده است. در جامعه عراق بنيادگرايی بصورت تشکل های گوناگون شيعيان، منجمله سپاه بدر دست پرورده جمهوری اسلامی ايران، رو به رشد ‏است. در حملات اخير فلوجه و تکريت و بغداد اين احتمال داده شده است، که بين گروه های سُنی که پس از سرنگونی رژيم بعث به مقاومت های پراکنده ای دست می زدند ‏و سپاه بدر و گروه های متعصب شيعی، اتحادها و ائتلافاتی عليه قوای آمريکا و متحدانش در حال شکل گيری است. از طرف ديگر گروه تروريستی حماس اولويت ايده آل های فلسطينی اش را در گرو همکاری با مقاومت عراق دانسته و حالا مدعی است که مقاومت در عراق در صدر اولويت های اين گروه قرار دارد. اين در حالی است که به همت انقلاب سال 57 و عملکرد های يکسويه اخلاقی و فرهنگی جمهوری اسلامی در ربع قرن اخير، بنيادگرايی اسلامی امروزه در جامعه ايران بی ‌اعتبار و ‏حيات اجتماعی رو به افولی دارد.

جامعه ايرانی اگر چه از اين نظر نسبت به اين همسايگانش مزيتی دارد، ليکن با مشکلات خاصی هم روبرو هست که نمی توان از آن بسادگی گذشت. نحوه اداره اقتصادی جامعه ايرانی به گونه ای است که ساليانه هزاران بيکار به انبوه بيکاران ديپلم و يا بالاتر افزوده می شود. طبق آمارهای خود رژيم اگر مديريت جامعه تحول تازه‌ای بخود نبيند، ‏از هر 4 جوان كه به سن اشتغال می ‌رسد فقط برای يك نفر ‏امكان اشتغال خواهد بود. تبعات فرهنگی و سياسی چنين واقعيتی اين است که سه چهارم جوانانی كه نمی ‌توانند کاری پيدا كنند ‏به سمت مخالفت آشکار با رژيم متمايلند. امری که از پنج سال پيش بوضوح آشکار شده و در سالهای آينده بيش از اين هم نشان داده خواهد شد. ليکن مسئله مهم در اينجا اين است که رودر رو قرار گرفتن جوانان با بنيادگرايی اسلامی لزوما به معنی گرايش ايشان به سمت دمکراسی و جامعه مدنی نخواهد بود. در بهترين حالت می توان گفت که چنين فرجامی کاملا به عملکرد نيروهای اپوزيسيون مدنی و عرفيگرا بستگی دارد. بنابراين اگرچه بنيادگرايی اسلامی در فرهنگ و جامعه ايران رو به تضعيف است، و اين فرايند همچنان ادامه دارد و در آينده ‏در معرض چالش جدی است، اما هنوز اين به معنی قطعی بودن پيروزی جنبش دمکراسی خواهی و به سرمنزل مقصود رسيدن اين بار يکصد ساله نيست.

نيروهای اپوزيسيون، بويژه آنها که در بيرون مرزها بوده و هنوز نتوانسته اند بر اختلافات تاريخی و ايدئولوژيک خود فايق آمده و به ارايه يک اپوزيسيون يکپارچه و همصدا موفق گردند، از درک اين نکته غافل هستند که برای جدی گرفته شدن توسط مردم ايران، و نهايتا مجامع بين المللی، اپوزيسيون بايد بتواند لياقت خود را در اداره مملکت نشان بدهد. چنين سند مثبتی خواه ناخواه همراه با تغيير در نگرش و رفتار گروه های اپوزيسيون از امروز به بعد است. چنين تغييری در نگرش و رفتار، که ازنظرها بدور نخواهد بود، به دنيا نشان خواهد داد که ايرانيان به آن درجه از کاردانی و درايت رسيده اند که اکنون شايسته دمکراسی و جامعه مدنی باشند.

يک صد سال است که از دخالت های بجا و بيجای قدرتهای خارجی در امور داخلی ايران شکايت کرده ايم و آنها را مسببين اصلی عدم انکشاف جامعه سياسی خود دانسته ايم. امروز ولی دربرابر اين سوال که پس از جمهوری اسلامی چه چيزی را ارايه خواهيد داد جوابی نداريم. بالاخره يا دخالتهای خارجی موجه بوده اند يا ناموجه. از اين دو حال که خارج نيست. اگر خارجی ها در دخالت هايشان موجه بوده اند که سخنی نيست، اما اگر موجه نبوده اند، که باور دارم نبوده اند، پس چگونه جامعه می توانست در عدم وجود مديريت کاردان، پويا و مستقل گليم خود را از آب بيرون کشيده و برای مردم امکانات تازه بيافريند؟ اين را بايد با صدای بلند گفت (تا شايد گروه های سياسی مان از خواب خرگوشی بيدار شوند) که امروز در آستانه ورشکستگی کامل و همه جانبه حکومت ولايت فقيه، اپوزيسيون سکولار و دمکراسی خواه اين رژيم نيز آلترناتيوی برای بيرون رفت از اين انسداد ندارد. در اين صورت ديگر چه جای گله از مذاکرات مخفی و نيمه مخفی فرستادگان آمريکا با مقامات رنگارنگ جمهوری اسلامی برای رسيدن به تفاهمات مقطعی در موارد ملتهبی از قبيل افغانستان و عراق؟ ديگر چه جای انتقاد از اتحاديه اروپا، و بالاخص رهبران فرانسه و آلمان، از کارزار مماشاتی که با رژيم دزدان و جنايتکاران براه انداخته است؟ آيا می توان حتی يک دليل آورد که چرا مثلا دانمارک، در حمايت از جنبش دمکراسی خواهی ايران، بايد از صدور پنير به ايران دست بردارد؟ آخر به چه اميدی؟

قبول کنيم که اين رژيم در شکل و شمايل کنونی اش رفتنی است، زيرا در اساس اعتقادی و منش و رفتار سياسی اش، چه در داخل عليه مردم و چه در خارج با حمايت از تروريسم، تصميمش را گرفته است که مانعی جدی در برابر سياست جهانی باشد، و دير يا زود به نيروی ديپلماسی، يا بزور اقتصادی از سر راه بکنار رانده خواهد شد. اين که جانشين اين رژيم را چه کسی انتخاب خواهد کرد، بستگی تام دارد به طرز رفتار و مواضعی که اپوزيسيون در پيش گرفته و خواهد گرفت.

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۸ مارس ۲۰۲۴

ستون آزاد

+ جهانِ پس از جنگ غزه  رضا علوی

+ آیا اسراییل بر نفت و گازغزه چیره خواهد شد ؟ رضا علوی

+ توتالیتریسم چیست؟ حسین مولا

+ گفتگو بارد هوش مصنوعی با حسین مولا حسین مولا

+ تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟ گفتگو حسین مولا با بارد بزرگترین هوش مصنوعی گوگل

+ دو حادثه مهم  رضا علوی

+ جوانانیکه در جنبش زن زندگی آزادی شرکت کردن در چه سنینی بودند؟ Bard هوش مصنوعی

+ خود آموز دیکتاتورها رندال وود کارمینه دولوکا

+ موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه  دکتر امیر ساجدي

+ راز یک کشتار  رضا علوی

+ آیا غول خفته بیدار می شود ؟  رضا علوی

+ ریزش مداحان در این عاشورا رضا علوی

+ رهبر نقاب دار!  رضا علوی

+ بخش سوم : "لاریجانی ها " ؛ مردانی برای تمام فصول رضا علوی

+ حقوق زنان - کانون درگیری. فرهاد یزدی

+ آمریکا ؛ به کجا چنین شتابان ؟ رضا علوی

+ جهان و ایران در آغاز سال نو خورشیدی. فرهاد یزدی

+ نبرد برای نامزدی  رضا علوی

+ . 

+ ایران لیبرال فرهاد یزدی

+ روز جهانی زنان گرامی باد  گیتی پورفاضل

+ سالروز حمله روسیه به اوکراین فرهاد یزدی

+ کالبد شکافی" پرویز ثابتی" رضا علوی

+ سقوط محسن رنانی

+ فشار برملت ایران از دو سو. فرهاد یزدی

+ نشست واشنگتن – تلاش در راه ذلیل کردن جنبش ملی ایران فرهاد یزدی

+ الگوی روسی چپاول اموال ملی فرهاد یزدی

+ امنیت ملی – بخش دوم فرهاد یزدی

+ امنیت ملی در دهه سوم سده بیست و یکم فرهاد یزدی

+ آیا روسیه، جمهوری اسلامی را به عنوان متحد استراتژیک خود محسوب می کند؟ رضا علوی

+ منافع ملی و استقلال فرهاد یزدی

+ نقش "طنز" و شعار های "کاف دار" در جنبش انقلابی ایران رضا علوی

+ قشر میانه ایران مهرداد: یکی از همکاران سایت آینده نگر

+ دیگر چین به ایران اهمیت نمی‌دهد ! رضا علوی

+ نقش توازن قوا در جهان در خیزش ملی فرهاد یزدی

+ نیروهای مسلح در دو مقطع تاریخی فرهاد یزدی

+ تراژدی جمهوری اسلامی با مهسا امینی آغاز و با محسن شکاری پایان می‌یابد!  دکتر شیرزاد کلهری

+ دستاوردهای جنبش انقلابی ایران یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ از خیزش اجتماعی تا انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ پایان کار رژیم، تکیه بر عصای سلیمان شیرزاد کلهری

+ انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ انقلاب مدرن ایران شیرزاد کلهری

+ ادامه خیزش اجتماعی – سیاسی ایران فرهاد یزدی

+ بیانیه شماره ۱ لیدرهای میدانی  لیدرهای میدانی

+ خیزش اجتماعی نسل جوان ایران فرهاد یزدی

+ اولویت پاسداری از یک پارچگی سرزمینی ایران فرهاد یزدی

+ با کمال تاسف و تاثر از در گذشت دوست نازنین مان محمد امینی .

+ اعتراضات مردم و راهکار های روی میز حکومت یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ تعلل نیروهای مسلح فرهاد یزدی

+ آینده در کوتاه مدت فرهاد یزدی

+ سپاه پاسداران و نجات ایران فرهاد یزدی

+ رسالت انسان در برابر آزادی سعیده امین‌زاده

+ ایران – روسیه - اوکراین فرهاد یزدی

+ نیاز به زمان فرهاد یزدی

+ مبارزه مدنی و چرائی آن کیومرث صابغی

+ دو بازنده – یک برنده. فرهاد یزدی

+ نظام سیاسی در ایران آینده فرهاد یزدی

+ آیا بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ کاندید خواهد شد ؟ رضا علوی

+ اسطوره سیاسی از دموکراسی آمریکا تا اقتدار گرائی چین پرفسورجیم دیتو

+ اسطوره جدید و آینده سیاسی عربستان سعودی -

+ فرمان فرمایی روسیه بر نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ دگرگونی قدرت در کانون نظام فرهاد یزدی

+ برجام در تاریکی رضا علوی

+ برای مام زمین در روز زمین فرهاد یگانه‌

+ تکرار تاریخ، نابودی محتوم دیکتاتورهای بزرگ به دست خودشان است فرهاد یگانه‌

+ چرا رابطه کشورهای غربی و روسیه پس از پایان جنگ سرد، به چنین کابوسی برای اردوگاه کشورهای غربی ختم شد؟ فرهاد یگانه‌

+ تاثیر جنگ اوکراین فرهاد یزدی

+ نوروزتان مبارک .

+ چیرگی «جبهه موافقت» بر «جبهه مقاومت» رضا علوی

+ نخبه گان یا پخمه گان در حکومت اسلامی  رضا علوی

+ رویا یا کابوس ؟ رضا علوی

+ خودکامگی  تیموتی اسنایدر

+ نگاهی بر موقعیت ایران در منطقه فرهاد یزدی

+ در باره انتخابات ۱۴۰۰ مجید / ایران

+ حسن هم از میان ما رفت گروهی از یاران دیروز، امروز و فردای حسن

+ در باره ظریف ... و میدان  مجید / ایران

+ نظام اسلامی و اردوی خاور بر علیه باختر فرهاد یزدی

+ چرا سازمانهای اطلاعا تی معتقدند که آینده جهان تیره و تار است ترجمه: کیومرث صابغی

+ تضمین حداقل درآمد یکسان برای تمام شهروندان. فرهاد طالع

+ قرار داد ۲۵ ساله ؛ ماندگاری حکومت یا ترکمانچای ؟ رضا علوی

+ سخنی با آقای مهاجرانی. محمد امینی

+ مذاکره غرب با نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ هنر فاشیست نبودن ترجمه ناصر فکوهی

+ با ناسيوناليسم راه به جايي نمي‌بريم عظيم محمودآبادي

+ در آستانه چهل و دومین سالگرد انقلاب فرهادی یزدی

+ روز سياه  رضا علوي

+ مصباح یزدی ؛ معمار خشونت مقدس و طرا ح "کادرسازی " رضا علوی

+ حمله به ایران و یا حزب الله؟ فرهاد یزدی

+ تهدید از سوی قفقاز فرهاد یزدی

+ بهار آن سال و «بهار هر سال...» محسن یلفانی

+ بحران امنیتی و حکومت نظامیان فرهاد یزدی

+ جستجوی کار در ایران امروز 

+ سیاست دولت نوین آمریکا در منطقه فرهاد یزدی

+ اوباما برجام را آورد و ترامپ آنرا پاره کرد- چرا؟ مجید / ایران

+ ارزش های اندیشه های دکتر فاطمی  رضا علوی

+ مرگ نهائی رژیم  فرهاد یزدی

+ آتش افروزی در قفقاذ فرهاد یزدی

+ اندیشه چپ ، خادم غرب مهندس صلاح الدین همایون

+ تنگ تر شدن حلقه فشار فرهاد یزدی

+ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و اثر آن بر نظام اسلامی فرهاد یزدی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995