Iranian Futurist

بنابراين نبايد تصوّر نماييم كه مشاغل فعلي ابدي اند ، چراكه تمام شغل ها روزي ناپديد خواهند شد ، وبا تغيير شيوۀ زندگي شغل هاي جديدي جاي آن ها را خواهند گرفت ، همچنين بايد در نظر بگيريم كه امكان ناپديد شدن شغل ها در آينده با سرعتي بيش ازگذشته اتفاق بيفتد . بنابراين درآن صورت به يك ماشين (تدبيري) نياز خواهيم داشت كه بتواند معادل يا بيش از نرخ زوال شغل ها شغل جديد ايجاد نمايد . در آينده مردم بيش از اينكه نگران امنيت شغل فعلي خود باشند ، نگران ظهور شغل هاي آينده خواهند بود .بدلايل فوق چهار خط مشي اصولي براي اين سيستم پيشنهاد مي شود : قبل ازآن مورد زير را در نظر بگيريد .

دربازديدي از سازمان" ادارۀ عمومي مرتبط با زنان تحت فشار" ويك تجارت كوچك منسوب به آن با حسابي حدود 93 در صدي مربوط به دستمزد کارکنان آن درسال. با اين حال ، با اين مبلغ جبران خدمات کارکنان ، توسعه دادن اين تجارت كوچك بسختي امكان پذير خواهد بود . همچنين پيمايش اخير "نيويورك تايمز " كه درمدت ۹ ماه از سال 2010 ، فقط 5 درصد از تجارت هاي كوچك جنبۀ عملياتي به خود گرفته اند . بنابراين تمام سياست هاي دولت جمهوري متمركز شده است بر ايجاد شغل هاي جديد ، كه فرياد پيكارجويانه پديدۀ تقاضا براي شغل هاي جديد درسراسر كشور بلند است . اين كنايۀ مهم را بايد بخاطر سپرد كه : قوانين گذشتۀ مربوط به حفاظت وحمايت از كارگران ، درآينده بايد با قوانين "منع جبران خدمات واقعي كاركنان بنگاه ها " جايگزين شود !

جبران خدمات شاغلان با فرآيندهاي بازدارندۀ لايه هاي مختلف قوانين مربوط به بنگاه ها كامل شده است ، انگارنقطۀ پاياني برجريان ضمانت هاي مالي متصور نيست . متوسط اين ضمانت هاي محرمانه در آمريكا بازاي هرشغل 10000 دلار است كه معمولا از ديد كارگران مخفي مي ماند . گرچه قصد آن نيست كه كارهاي صورت گرفته در گذشته را ضعيف جلوه داده وسرزنش نمايم . بلكه مي خواهم به اتخاذ خط مشي هاي جديد دربرابر نيروهايي كه طالب تغييرات هستند تأكيد نمايم . از منظر يك جويندۀ شغل فهم اين موضوع سخت نيست ، ولي بنگاه ها تضمين مي نمايند آن تعداد از جويندگان شغل را بكاربگيرند كه بتوانند اگرخواستند عذرآنها بخواهند قادربه اجراي تعهدات مالي مربوطه باشند . چراكه آنها به صاحبان سهام ، كارمندان ومشتريان خود تعهّداتي داده اند ، كه براساس همين تعهدات تصميم هاي نو به نو مي گيرند . منظور اوليۀ بسياري از بنگاه ها ادامه حيات است ، بنابراين خيلي از آنها درانجام فعاليت هاي پرخطر داراي آزادي عمل كمتري هستند . به همين دليل اكثر ريسك پذيري ها درمراحل اوليه در داخل بنگاه هاي كوچك اتفاق مي افتد . چراكه حقيقتا در اين مرحله چيزي ندارند كه از دست بدهند . سئوال بديهي وام دهنده و وام گيرنده اين خواهد بود كه منابع ريسك پذيري ازچه طريقي تأمين مي شوند . تا زماني كه خودكارسازي وفناوري مثل خوره پايۀ فرصت هاي شغلي فعلي ما را مي بلعند ، بحث در بارۀ " براي ايجاد تغيير به چه نيازمنديم " با " با چه سرعتي تغيير انجام شود " جايگزين خواهد شد . وزن ريسك ها درآغاز سرمايه گذاري زياد قابل ملاحظه نيست . كه در اين زمينه مايلم 4 خط مشي را پيشنهاد نمايم :

1- استاندارد پايه ريزي سازماني كوچك :

در صورتيكه منابع پولي براي شروع با جسارت يك تجارت موجود نيست ، هيچ اخطاري دريافت نمي كنيد . بله همينكه سرمايه گذاراني از بين دوستان وخويشان خود براي يك سرمايه گذاري خصوصي پيدا مي نماييد اين موضوع شروع مي شود . اما هزينۀ فرصت وزمان دست يابي به منابع مذكور تنها درصدي از هزينه هاي شروع فعاليت مي باشد . اين موضوع به اين معني نيست كه : همه چيز در مورد يك فعاليت تجاري كوچك وجديد اشتباه خواهد بود . بلكه در بين تعدادي از فرآيندهاي ضعيف وغير سيستمي تعداد اندكي از آنها راهگشا خواهند بود . واقعيت اينست كه ، در شرايطي كه سرمايه اي( پولي ) موجود نيست براي انتخاب معدودي از فعاليت هاي تجاري ضعيف از بين انبوهي از آنها ناگزير بايد به مقولۀ " مزيت " توجه نمود ، و همچنين ناچارأ بايد تعدادي را نيز كنار گذاشت .بنابراين چگونه مي توانيم اين شرايط را عوض كنيم ؟ اصول اساسي پايه ريزي يك سرمايه گذاري اقتصادي كوچك را در نظر بگيريد. بنابراين براي دسترسي به چنين موقعيتي درآغازحركت ، نياز به راهنمايي داريد تا درمورد پنج نشانگراصلي در اين زمينه تفكر نماييد .

ü نشانگر حوزۀ تخصصي : درك يك صنعت ، يك بازار ، يك فناوري و مشتريان آن بنحويكه قابل شرح باشد .

ü نشانگر حوزۀ مفهومي : كاركرد نمونۀ اوليۀ محصول يا خدمت مشابه اي كه قبلا ارائه شده است .

ü نشانگر حوزۀ فروش : كامل نمودن وبهبود فروش از طريق جلب رضايت مشتري .

ü نشانگر حوزۀ بازار : درك اندازه و طبيعت بازارهاي آينده ( بعنوان اصلي ريشه اي ) . تصميم گيرنده هاي بازار ، تعداد آنها وبا چه پشتيباني هاي ميشود به آنها دست پيدا نمود .

ü نشانگر حوزۀ قابل سنجش : فعاليت هاي تجاري برپايه فرآيندهاي تكرارپذير مي توانند دراندازه هاي بزرگ ترازآنچه كه هستند ظاهر شوند. كه خود به عناصري از قبيل عناصر قابل سنجش ظرفيتهاي سازنده هاي فرآيند بستگي دارند .

با بهره برداري از چنين ضوابط ومعيارهايي اقدامات اوليۀ بنگاه ها قادر خواهند بود كه بهتربه اهداف قابل دست يابي خود تمركز نموده وخود را با اين ابزارها بسنجند .

2- بذر پا شي صا حبان سرمايه :

مردم بطريقه سنتي در قرض دادن ، اطلاعات كمي در مورد اندازه و تجزيه وتحليل ريسك داشتند . بانكها ، واسطه هاي گروگذار ، قرض دهنده هاي تجاري وحتي سرمايه داران باجسارت درصورتيكه امنيت سرمايۀ آنها ناكافي باشد بدبخت مي شوند بنابراين آنها دريافته اند كه : نياز به افراد فقير وجود دارد ووظيفه آنهاست كه با اشتياق به فقرا كمك نمايند كه حاصل اين تعامل سرمايه گذاري خواهد بود . به همين دليل : به يك شغل جديد نياز خواهد بود – يعني بذر سرمايه دار. فرصت هاي شغلي (بذر سرمايه دار) بمنزلۀ بخش فيزيكي وملموس ايده هاي كارآفريني مرتبط ارزيابي خواهند شد. وتوسط كارآفرين درمنازل وكارگاهها سازماندهي شده ووظيفۀ انجام كاري به آنهاسپرده خواهدشد ، وبا مشخصات واضحي بخش هاي پيچيده از بخش محتمل جدا مي شوند . تا رسيدن به مرحلۀ كارداني ، كارآئي (شغل ها) در بين هزينه ، منفعت فاصله خواهد بود و بايد درمصرف منابع صرفه جويي نمايند . اگر هنوز چشم انداز آماده نيست ، توانايي اين را خواهند داشت كه موضوع تجارت ، تعداد نيروي كار و راهبرد هاي جديدي براي مناطقي كه داراي كمبود ونقص هستند درنظر بگيرند .

3- صندوق هاي ضما نت :

براي نمونه در ايالت واشنگتن در زمينۀ " آيندۀ كتابخانه ها" پيمايشي انجام شد ، كه من به عنوان يك فرد دانشگاهي معتقدم كه اين فعالیت ها بيشتر از هرجاي ديگري بايد خود را با توفان هاي تغييرات در حال وقوع ، تطبيق دهند . چونكه ايالت ياد شده زادگاه پديده هاي همزاد مربوط به مسائل و راه حل مسائل مي باشد . در گام هاي اوليه صندوق ، كه براي تحريك ظرفيت ذاتي همۀ فعاليت هاي تجاري اعم از فعاليت هاي تجاري موفق وناموفق انجام مي شود در بعضي از مناطق درست از آب در نمي آيد . ولي با تغييرات فوق العادۀ محيط هاي تجاري ، بصوت مجازي "اشتغالزايي سريع " مقدم برهر چيزي جلوه مي نمايد . بنابراين در نتيجه يك سازمان جديد دولتي لازم است تا سرمايه گذاري براي ايجاد شغل (بذر كاري صاحبان سرمايه ) را ضمانت نمايد . مخصوصا بايد سازمان مذكور مستقل ازسيستم بانكي ودست نخورده باقي بماند . بدون استقلال مذكور كل سيستم (اشتغال) شكست خواهد خورد .

4- مجموعه اي از فعاليّت هاي تجاري :

رواني وسيّال بودن فعاليت هاي تجاري در بدو شروع بستگي به چگونگي عمل آنها دارد ،‌ نيروي پيشران اين جريان شبكه ديجيتالي مي باشد كه با استفاده از روش هاي سريع و كارآ استعداد ذاتي بنگاه ها را با نيازهاي آنها متصل مي نمايد .بنابراين پرو‍ژه هاي مربوط به كار و كارآفريني جديد داراي مجموعه اي از فعاليت هاي تجاري به عنوان جاذبۀ سازماني ونمايندگي هاي مستقل و با استعدادهای مشابه است كه كار را تكميل مي نمايند . عمليات كارها با تركيب هاي خاصي بين افراد مقيم درمحل (مزیتهای فيزيكي) و افراد غير مقيم (نيروي كار مجازي) خواهد چرخيد . برخي با صرفة جويي كل هزينه هاي تسهيلات فيزيكي،ازطريق شبكۀ مجازي الكترونيكي كاملأ همان بهينگي ومطلوبيّت رابدست مي آورند .

با حالتي مناسب درمناطق مورددرخواست باآرايشي حول مركزيت تيم اصلي كه داراي استعداد ذاتي مي باشد، سازمان مي يابند . به عنوان مثال :پروژه اي با يك تيم از متخصصان مربوط به ذرّات نور بهترين جذابيتّ براي پروژه هايي با استعداد مشابه خواهد داشت . مثال ديگر اينكه يك گروهي از متخصصان برنامه نويسي بازي هاي كامپيوتري بسرعت جذب پروژه هاي جديد درزمينۀ اينگونه بازي ها خواهند شد . دربعضي موارد بجاي يكي شدن وادغام مجموعه هاي مشابه ، بصورت يك مشاركت وسيع سياست هاي تجاري مشابه اتخّاذ مي نمايند . امكانات سازماني واداري شركتي با معدودي از مديريت هاي پروژه ، مورد استفادۀ مجموعه هاي مشابه قرارميگيرند وبصورت بسته اي مناسب از فرهنگ كار سازماني به نمايش مي گذارند . با موافقتنامه هاي همكاري در زمينه هاي دستمزدها، فرايندها ، ساختارقوانين ، مديريت نرم افزاري وروشهايي براي ترك مناقشه ها مسير اين اتحّاد را هموارمي كنند . بنابراين باقيماندۀ فرصت خودرا صرف ارتقأ توانايي در انجام وظايف ، افزايش كارآيي ، كيفيت كارها و چگونگي رفتارخود مي نمايند تا بتوانند تمامي استعداد ذاتي خود را هرچه بهتر وبيشتربكار بگيرند .

تنظيم نهايي روابط متقابل چهارخط مشي فوق :

اثرات متقابل فريبنده اي بين اين خط مشي ها مشاهده مي شود . براساس كشف جديد مربوط به " استاندارد پايه ريزي سازمان هاي كوچك " چشم انداز قابل قبولي مبني برنتيجه بخش بودن اين گام ها به كارآفرينان داده مي شود. وشغل ها از چشم اندازهاي ياد شده به عنوان كليد اوليه بهره خواهند برد . با تضمين فوري صندوق ضمانت ، گام دوم خلق كارآفريني برداشته شده وبه موازات پيشرفت وتوسعه ، از معافيّت مالياتي نيز سود خواهند برد . ومجموعه اي از بنگاه هاي مشابه بمنزلۀ "ديگ جوشان ايده هاي نو " كه در آغاز تأسيس ، چنين شبكۀ متّصلي با بكارگيري تمام استعدادهاي ذاتي افراد براي ساختن آيندۀ شركت شان آرزوي اوليه محسوب مي شد تحقق مي يابد. در شرايط فعلي سيستم هاي دولتي درسرعت خدمات دهي به چنين بنگاه هايي به صورت " نمايي" كند وعقب هستند .وامروزه باسرعت تند تقاضاها كه با فاصلۀ زماني هزارم ثانيه به تجارت منتقل مي شوند لازم است كه نهادهاي متناسب دولتي نيز ايجاد شوند . حقيقتأ " آيا امكان ساختن ماشيني كه : بتواند مشاغل جديدي ، افزون بر مشاغلي كه دردنيا ازبين مي روند ايجاد نمايد " وجود دارد ؟ با اطمينان كامل مي توانم بگويم كه :قطعيت راه حل هاي گذشته درآينده جاري نخواهند بود . بنابراين بايد تكليف خودرا روشن كنيم مبني براينكه : آيا بايد ما برتغييرات مسلط شويم ؟ يا تغييرات برما ؟ راه ميانه اي وجود نخواهد داشت .

مأخذ: سايت جامعۀ جهاني آينده ، آينده پژوه : Thomas Frey

Iranian Futurist		Ayandeh-Negar
Welcome To Future		Tomorow is built today

	در باره ما	تماس با ما	خبرهای علمی	احزاب مدرن	هنر و ادبیات	ستون آزاد	محیط زیست	حقوق بشر	اخبار روز	صفحه‌ی نخست
	آرشیو	اندیشمندان آینده‌نگر	تاریخ از دیدگاه نو	انسان گلوبال	دموکراسی دیجیتال	دانش نو	اقتصاد فراصنعتی	آینده‌نگری و سیاست	تکنولوژی	از سایت‌های دیگر