Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


حق آب و گل، از آتن دیروز تا تهران امروز

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[04 Apr 2018]   [ ]

در باب حقوق شهروندان در آزادی بیان؛
آزادی بیانشاید زمان آن رسیده باشد که یک بار برای همیشه این را دریابیم که هیچ شهروندی، در هر مقامی که باشد، در هیچ سرزمینی این "حق" را ندارد که تنها خود و هم باوران خویش را در جایگاه صاحبان اصلی آن سرزمین قرار دهد و به هم میهن منتقد خود، با هر اعتراضی به قوانین، شیوۀ اجرای قانون یا شیوۀ برخورد عوامل حکومتی، بگوید از میهنت کوچ کن.
فرهنگ امروز/ پگاه مصلح·

در روزهای گذشته یکی از هنرمندان این سرزمین در جشنواره ای بیرون از میهن، انتقادی را از برخی رویدادها و مناسبات کشور بر زبان آورده بود. یکی دیگر از اهالی جامعۀ هنری، ضمن نکوهش او گفته بود که «اگر دوست ندارند بروند جای دیگر زندگی کنند». فارغ از مضمون آن انتقاد و درستی و نادرستی مکان ابراز آن، و گذشته از قضاوت دربارۀ چند و چون آن نکوهش، می‌خواهم مختصری دربارۀ گزارۀ یاد شده سخن بگویم.

در سال ۳۹۹ پیش از میلاد، هنگامی که سقراط در زندان و در انتظار اجرای حکم اعدام خود به سر می‌برد کریتون، دوست توانگر او، به دیدنش رفت و به او پیشنهاد داد که از زندان برهاندش. سقراط نپذیرفت و در توجیه موضع خود، در حالتی نمایشی قوانین آتن را در جایگاه دادستان نهاد و کوشید نشان دهد که زیر پا گذاشتن قانونی که عمری در آن شهر با آن زیسته نادرست است. در بخشی از این مکالمۀ نمایشی، قوانین آتن چنین می‌گویند که هریک از آتنیان که ما را نمی‌پسندد می‌تواند دار و ندار خود را بردارد و به هر سرزمین دیگری که می‌خواهد برود. ما او را از رفتن بازنمی داریم و راه را بر او نمی‌بندیم. اما در صورتی که شهروندی با دیدن شیوۀ ما در اجرای عدالت و ادارۀ دولت شهر، ماندن را بر رفتن ترجیح دهد به این معناست که با ما موافق است و به دستور ما گردن می‌نهد.[۱]

در سخن بالا ملاحظه می‌شود که سقراط آرای خویش را از زبان قوانین آتن بیان کرده است. او معتقد است که اگر شهروندی قوانین دولت شهر خود را نامطلوب می‌داند می‌تواند دار و ندار خود را بردارد و به سرزمین دیگری برود که قوانین آن را مناسب می‌بیند. اما همین که ماندن در زادگاه خویش را بر مهاجرت به کشوری دیگر برگزیند به معنای موافقت[۲] و گردن نهادن به قوانین آن دیار است.[۳] اکنون لازم است به چند نکته در تحلیل حکم سقراط اشاره شود و سپس به نسبت آن با موضوع این نوشته باز خواهیم گشت.

۱- در عالم واقع، احتمال این کم نیست که هر شهروندی در هر دولت و با هر نوع قانون مفروض، پاره ای از هنجارها و قواعد عرفی و قوانین رسمی زادگاه خود را نامطلوب بداند و نسبت به آنها معترض باشد. به بیان دیگر، کمتر محتمل است که اهالی یک سرزمین با سراسر قوانین زادگاه خود به یک میزان موافق باشند یا آن قوانین را به طور کامل نامطلوب بیابند.

۲- آیا به فرض این که شهروندی قوانین سرزمین خود را به تمامی مطلوب نداند، مهاجرت از میهن به دیار دیگری که قوانین پسندیده تری دارد به همین سادگی است؟ چنین نیست. مگر می‌شود به سادگی مدعی شد که آنچه آدمی را به میهنش پیوند می‌دهد صرفاً قوانین کشور است؟ آیا هنگامی که احمد شاملو، شاعر منتقد، گفت «من این جایی هستم. چراغ من در این خانه می‌سوزد... این جا به من با زبان خودم سلام می‌کنند»[۴]، این سخنان را از سرِ مهر به قانون و پذیرش تام آن بر زبان آورد؟ یا هنگامی که آندری تارکوفسکی فیلم ماندگار "نوستالگیا" را در ایتالیا، در غم غربت و رنج دوری از خانه و میهنش روسیه ساخت[۵]، شیفتۀ قوانین دولت شوروی بود؟ گذشته از این، تصمیم به مهاجرت از میهن فقط یک سوی قضیه است و دشواری این تصمیم نیز تنها بخشی از سختی کل فرایند هجرت. سوی دیگر مهاجرت و بخش بزرگتر دشواری آن، به "بیگانه" بودن مهاجر در سرزمینی بازمی گردد که قصد اقامت در آن را داشته باشد. هنگامی که تصمیم به مهاجرت از میهن حتا برای کسی که فرضاً بیشتر قوانین زادگاه خود را نامطلوب می‌داند ساده نباشد، برای آن که پاره ای از قوانین را نامطلوب یافته بسیار دشوارتر است.

۳- سقراط از جانب قوانین به شهروندان اجازه داده است که دار و ندار خود را نیز با خویشتن به دیار دیگر ببرند و چنین انگاشته که همین برای مهاجرت کافی است. در حقیقت مهاجرت برای آن که دار و ندارش را نمی‌توانست در همیان بگذارد و با خود ببرد، یا به زبان امروز، نمی‌تواند سرمایه اش را به بانک های خارجی منتقل کند، بسیار دشوارتر است. دربارۀ اندوخته های معنوی نمی‌شود چنین ساده انگارانه سخن گفت. عالم، ادیب و هنرمندی که سالیانی را در ژرف اندیشی و ژرف کاوی به زبان و فرهنگ زادگاه خود سپری کرده به استواری در اعماق ساحت اندیشگیِ آن سرزمین ریشه دوانیده است. ریشه برکشیدن از اعماق به آن سادگی ها نیست.

۴- سقراط تنها دو امکان را در نظر گرفته است. یا می‌مانی و قوانین را می‌پذیری و اطاعت می‌کنی، یا دار و ندارت را برمی داری و به سرزمین دیگری کوچ می‌کنی. این تلقی سقراط برخاسته از نگاه او به "قوانین" است. هنگامی که سقراط از "قوانین" سخن می‌گوید از "νόμοι" استفاده می‌کند که جمع νόμος/ نوموس است. اگر به معنای این واژه و تمایز آن با واژگان مترادف در زیست اجتماعی آتن در پایان سدۀ پنجم و آغاز سدۀ چهارم پیش از میلاد توجه کنیم موضع سقراط را بهتر درک خواهیم کرد[۶]. پیشینۀ کاربرد نوموس در نوشته های هزیود نشان می‌دهد که بر نوعی نظم و شیوۀ زندگی قاعده مند دلالت داشته که زئوس آن را برای انسان ها مقدر کرده است. این دلالت، سبب تداوم مایه ای از "اعتبار قداست آمیز" در ذات چنین قانونی می‌شود. در پایان سدۀ پنجم پیش از میلاد با وجود آن که نوموس در دولت شهر آتن به معنای قانون موضوعه (statute) به کار گرفته می‌شد و بار اجتماعی و سیاسی نوینی یافته بود، همان عنصر اعتبار و همه پذیر بودن، و تا حدودی نیز قداست، در آن تداوم داشت. از این نظر می‌شود نوموس را در میان θεσμός/ تسموس و θέμις/ تمیس جای داد که اولی از زمان سولون به معنای قانون موضوعه و تغییرپذیر، و دومی از روزگار قدیم تر به معنای قانون تثبیت شده با عرف و رسوم اجتماعی به کار گرفته می‌شد. بنابراین هنگامی که سقراط فقط دو راهِ ماندن و توافق، یا هجرت را مفروض می‌گیرد چنین معنایی از نوموس/ قانون را در نظر دارد. او به سنگینیِ قدرتِ سیاسیِ الزام آور در بافت "نوموسِ" آن عصر، کمتر از اعتبار و مشروعیت تضمین شده در آن مفهوم توجه می‌کند. با همین انگاره از قانون و عرف است که سقراط و همفکران او هنگامی که آناکساگوراس به جرم دگراندیشی به مرگ محکوم شد و به یاری دوستانش از آتن گریخت نه تنها اعتراضی نکردند بلکه، آن گونه که از سخن سقراط در آپولوگیا آشکار می‌شود، با چنان حکمی همدلی نیز داشته اند.[۷]

اما برخلاف دوراهۀ سقراطی راه سومی نیز وجود دارد. ممکن است بسیاری از شهروندان ترجیح دهند در سرزمین خویش بمانند و بکوشند آنچه را نامطلوب می‌دانند به بوتۀ نقد بگذارند یا آن را تغییر دهند. این نه صرفاً یک تمایل شخصی و نه نیازمند مجوز هیچ مرجع اقتداری، بلکه "حق" بی چون و چرای فرزندان یک سرزمین است که آن هنگام کمتر به دیده می‌آمد.

۵- اگر سقراط موضع خود را چنین بیان می‌کرد که قصد ندارد قوانین دولت شهری را نقض کند که به باور او زمینه ساز تولد و پرورش وی بوده اند مشکلی در میان نبود.[۸] تمایز التزام عملی به قانون و داشتن رویکرد نقاد و کوشش برای تغییر آن، بحث شناخته شده ای در دانش اجتماعی و سیاسی است. آنچه محل ایراد است همان حکم به ترک میهن برای هر هم میهنی است که بخشی از قوانین زادگاه خویش را به هر دلیلی نامطلوب یافته است.

از آنچه گفته شد می‌شود نتیجه گرفت که هیچ شهروندی نباید خود را مجاز بداند که در جایگاه فرد یا در جایگاه سخنگوی قانون، شهروند دیگری را که دربارۀ قوانین میهنش از موضع انتقادی سخن می‌گوید یا حتا برای تغییر آن قوانین به شیوۀ مسالمت آمیز می‌کوشد، بر سر این دوراهی ساختگی بگذارد که یا قوانین میهنت را بی چون و چرا می‌پذیری و می‌مانی یا دار و ندارت را برمی داری و می‌روی. هنگامی که نشود شهروندی را که به "اصل قوانین" سرزمین خود اعتراض دارد به سادگی دعوت به هجرت کرد، حکم شهروندی که به "شیوۀ اجرای قانون" یا ساز و کارها یا رفتارهای خاصی از حکومت معترض است روشن تر خواهد بود.

چهل و سه سال پیش در روزهایی نزدیک به فرارسیدن بهار، محمدرضا شاه پهلوی در هنگام بیان نیت خود برای بنیاد نهادن حزب رستاخیز به عنوان تنها حزب سیاسی کشور، آن سخن مشهور را بر زبان آورد که هر فرد ایرانی که نمی‌خواهد عضو این حزب بشود می‌تواند گذرنامه اش را بگیرد و به هر کشوری که می‌خواهد برود.[۹] به تازگی نیز رجب طیب اردوغان، رییس جمهور دیکتاتورمنش ترکیه، سخنانی با این مضمون گفته است که باید اداره ای تأسیس کنیم تا برای منتقدان بلیت سفر بگیرد و آنان را از کشور بیرون کند.[۱۰]

اکنون شاید زمان آن رسیده باشد که یک بار برای همیشه این را دریابیم که هیچ شهروندی، در هر مقامی که باشد، در هیچ سرزمینی این "حق" را ندارد که تنها خود و هم باوران خویش را در جایگاه صاحبان اصلی آن سرزمین قرار دهد و به هم میهن منتقد خود، با هر اعتراضی به قوانین، شیوۀ اجرای قانون یا شیوۀ برخورد عوامل حکومتی، بگوید از میهنت کوچ کن.

پی نوشت:


· عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


[۱] Plato, Apology, Crito &. .. (۱۹۸۲), Greek Text with an English Translation by Harold North Fowler, Harvard University Press, ۵۱/D-E

[۲] سقراط در این بحث، از واژه هایی برگرفته از ریشۀ ὁμολογέω استفاده کرده که به معنای موافق بودن و تعارض نداشتن با چیزی است. مفروض او این است که هر انسانی که در زادگاه خویش می ماند با قوانین میهن خود به توافق رسیده است.

[۳] برای مطالعۀ تحلیلی از "کریتون" به منزلۀ رساله ای در فلسفۀ حقوق بنگرید به:

Allen, R. E. (۱۹۸۰), Socrates and Legal Obligation, University of Minnesota Press, pp ۶۵-۱۰۰

[۴] برگرفته از گفت و گوی محمد محمدعلی با احمد شاملو← دیانوش، ایلیا، لالایی با شیپور: گزین گویه ها و ناگفته های احمد شاملو، چ۳، تهران: مروارید، ۱۳۸۸، ص ۲۸۰

[۵] نوستالگیا در سال ۱۹۸۳ ساخته شد؛ در هنگامی که تارکوفسکی در ایتالیا زندگی می کرد و «به گفتۀ خودش از دوری روسیه بسیار زجر می کشید» (احمدی، بابک، امید بازیافته: سینمای آندری تارکوفسکی، چ ۳، تهران: مرکز، ۱۳۸۷، ص ۳۰۶).

[۶] برای مطالعۀ یک پژوهش ارزشمند دربارۀ "نوموس" با استفاده از منابع یونانی ←

Ostwald, Martin, Nomos and the Beginings of the Athenian Democracy, Oxford University Press, ۱۹۶۹

[۷] سقراط در دفاعیه اش تأکید کرد که نظرش برخلاف سخنان "یاوه" ی آناکساگوراس است که ماه و خورشید را نه خدا بلکه سنگ می دانست. او این باور خویش را به عنوان دفاع خود در برابر اتهام ملتوس مطرح کرد که او را منکر خدایان دانسته بود (Apologia/ ۲۶ D-E).

[۸] منظور این است که چنین موضعی، از حیث موضوع این نوشته مسئله ساز نیست. اما برخی از پژوهندگان، به نقد اساس موضع سقراط و استدلال او نیز پرداخته اند. برای نمونه بنگرید به مقالۀ "آخرین خطای سقراط" نوشتۀ میروسلاو ایوانویچ از مؤسسۀ تحقیقات جامعه شناسی و جرم شناسی ←

Ivanovic, Miroslav, Socrates’ Last Error, Paideia: Ancient Philosophy, ۱۹۹۸

[۹] تاریخ اظهار این سخنان یازدهم اسفند ۱۳۵۳ ذکر شده است. البته مناقشه هایی دربارۀ عین عبارات سخن محمدرضا شاه و تعابیر متفاوت از آن وجود دارد. برای نمونه بنگرید به:

آیندگان و روندگان، خاطرات داریوش همایون، به کوشش علی دهباشی، سازمان اسناد و کتابخانه ملی، ۱۳۹۳

[۱۰] پایگاه خبری عصر ایران، ۱۲/۱/۱۳۹۷

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع: 215


بنیاد آینده‌نگری ایران



جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۹ مارس ۲۰۲۴

ستون آزاد

+ جهانِ پس از جنگ غزه  رضا علوی

+ آیا اسراییل بر نفت و گازغزه چیره خواهد شد ؟ رضا علوی

+ توتالیتریسم چیست؟ حسین مولا

+ گفتگو بارد هوش مصنوعی با حسین مولا حسین مولا

+ تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟ گفتگو حسین مولا با بارد بزرگترین هوش مصنوعی گوگل

+ دو حادثه مهم  رضا علوی

+ جوانانیکه در جنبش زن زندگی آزادی شرکت کردن در چه سنینی بودند؟ Bard هوش مصنوعی

+ خود آموز دیکتاتورها رندال وود کارمینه دولوکا

+ موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه  دکتر امیر ساجدي

+ راز یک کشتار  رضا علوی

+ آیا غول خفته بیدار می شود ؟  رضا علوی

+ ریزش مداحان در این عاشورا رضا علوی

+ رهبر نقاب دار!  رضا علوی

+ بخش سوم : "لاریجانی ها " ؛ مردانی برای تمام فصول رضا علوی

+ حقوق زنان - کانون درگیری. فرهاد یزدی

+ آمریکا ؛ به کجا چنین شتابان ؟ رضا علوی

+ جهان و ایران در آغاز سال نو خورشیدی. فرهاد یزدی

+ نبرد برای نامزدی  رضا علوی

+ . 

+ ایران لیبرال فرهاد یزدی

+ روز جهانی زنان گرامی باد  گیتی پورفاضل

+ سالروز حمله روسیه به اوکراین فرهاد یزدی

+ کالبد شکافی" پرویز ثابتی" رضا علوی

+ سقوط محسن رنانی

+ فشار برملت ایران از دو سو. فرهاد یزدی

+ نشست واشنگتن – تلاش در راه ذلیل کردن جنبش ملی ایران فرهاد یزدی

+ الگوی روسی چپاول اموال ملی فرهاد یزدی

+ امنیت ملی – بخش دوم فرهاد یزدی

+ امنیت ملی در دهه سوم سده بیست و یکم فرهاد یزدی

+ آیا روسیه، جمهوری اسلامی را به عنوان متحد استراتژیک خود محسوب می کند؟ رضا علوی

+ منافع ملی و استقلال فرهاد یزدی

+ نقش "طنز" و شعار های "کاف دار" در جنبش انقلابی ایران رضا علوی

+ قشر میانه ایران مهرداد: یکی از همکاران سایت آینده نگر

+ دیگر چین به ایران اهمیت نمی‌دهد ! رضا علوی

+ نقش توازن قوا در جهان در خیزش ملی فرهاد یزدی

+ نیروهای مسلح در دو مقطع تاریخی فرهاد یزدی

+ تراژدی جمهوری اسلامی با مهسا امینی آغاز و با محسن شکاری پایان می‌یابد!  دکتر شیرزاد کلهری

+ دستاوردهای جنبش انقلابی ایران یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ از خیزش اجتماعی تا انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ پایان کار رژیم، تکیه بر عصای سلیمان شیرزاد کلهری

+ انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ انقلاب مدرن ایران شیرزاد کلهری

+ ادامه خیزش اجتماعی – سیاسی ایران فرهاد یزدی

+ بیانیه شماره ۱ لیدرهای میدانی  لیدرهای میدانی

+ خیزش اجتماعی نسل جوان ایران فرهاد یزدی

+ اولویت پاسداری از یک پارچگی سرزمینی ایران فرهاد یزدی

+ با کمال تاسف و تاثر از در گذشت دوست نازنین مان محمد امینی .

+ اعتراضات مردم و راهکار های روی میز حکومت یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ تعلل نیروهای مسلح فرهاد یزدی

+ آینده در کوتاه مدت فرهاد یزدی

+ سپاه پاسداران و نجات ایران فرهاد یزدی

+ رسالت انسان در برابر آزادی سعیده امین‌زاده

+ ایران – روسیه - اوکراین فرهاد یزدی

+ نیاز به زمان فرهاد یزدی

+ مبارزه مدنی و چرائی آن کیومرث صابغی

+ دو بازنده – یک برنده. فرهاد یزدی

+ نظام سیاسی در ایران آینده فرهاد یزدی

+ آیا بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ کاندید خواهد شد ؟ رضا علوی

+ اسطوره سیاسی از دموکراسی آمریکا تا اقتدار گرائی چین پرفسورجیم دیتو

+ اسطوره جدید و آینده سیاسی عربستان سعودی -

+ فرمان فرمایی روسیه بر نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ دگرگونی قدرت در کانون نظام فرهاد یزدی

+ برجام در تاریکی رضا علوی

+ برای مام زمین در روز زمین فرهاد یگانه‌

+ تکرار تاریخ، نابودی محتوم دیکتاتورهای بزرگ به دست خودشان است فرهاد یگانه‌

+ چرا رابطه کشورهای غربی و روسیه پس از پایان جنگ سرد، به چنین کابوسی برای اردوگاه کشورهای غربی ختم شد؟ فرهاد یگانه‌

+ تاثیر جنگ اوکراین فرهاد یزدی

+ نوروزتان مبارک .

+ چیرگی «جبهه موافقت» بر «جبهه مقاومت» رضا علوی

+ نخبه گان یا پخمه گان در حکومت اسلامی  رضا علوی

+ رویا یا کابوس ؟ رضا علوی

+ خودکامگی  تیموتی اسنایدر

+ نگاهی بر موقعیت ایران در منطقه فرهاد یزدی

+ در باره انتخابات ۱۴۰۰ مجید / ایران

+ حسن هم از میان ما رفت گروهی از یاران دیروز، امروز و فردای حسن

+ در باره ظریف ... و میدان  مجید / ایران

+ نظام اسلامی و اردوی خاور بر علیه باختر فرهاد یزدی

+ چرا سازمانهای اطلاعا تی معتقدند که آینده جهان تیره و تار است ترجمه: کیومرث صابغی

+ تضمین حداقل درآمد یکسان برای تمام شهروندان. فرهاد طالع

+ قرار داد ۲۵ ساله ؛ ماندگاری حکومت یا ترکمانچای ؟ رضا علوی

+ سخنی با آقای مهاجرانی. محمد امینی

+ مذاکره غرب با نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ هنر فاشیست نبودن ترجمه ناصر فکوهی

+ با ناسيوناليسم راه به جايي نمي‌بريم عظيم محمودآبادي

+ در آستانه چهل و دومین سالگرد انقلاب فرهادی یزدی

+ روز سياه  رضا علوي

+ مصباح یزدی ؛ معمار خشونت مقدس و طرا ح "کادرسازی " رضا علوی

+ حمله به ایران و یا حزب الله؟ فرهاد یزدی

+ تهدید از سوی قفقاز فرهاد یزدی

+ بهار آن سال و «بهار هر سال...» محسن یلفانی

+ بحران امنیتی و حکومت نظامیان فرهاد یزدی

+ جستجوی کار در ایران امروز 

+ سیاست دولت نوین آمریکا در منطقه فرهاد یزدی

+ اوباما برجام را آورد و ترامپ آنرا پاره کرد- چرا؟ مجید / ایران

+ ارزش های اندیشه های دکتر فاطمی  رضا علوی

+ مرگ نهائی رژیم  فرهاد یزدی

+ آتش افروزی در قفقاذ فرهاد یزدی

+ اندیشه چپ ، خادم غرب مهندس صلاح الدین همایون

+ تنگ تر شدن حلقه فشار فرهاد یزدی

+ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و اثر آن بر نظام اسلامی فرهاد یزدی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995