اصالت،کارایی،شگفتی- این ها معیارهای اصلی هستند تا بتوانیم اثری را خلاقانه قلمداد کنیم. با این وجود خلاقیت موضوع یچیده تری است که مباحث زیر مجموعه ی زیادی دارد و حتی خود شخص خالق به اندازه ی اثری که خلق کرده است مهم است.
توضیحی که علم میتواند در مورد خلاقیت داشته باشد در مقاله ی زیر ارائه شده است.
برای خلاقیت چه چیزی لازم است؟
باید اعلام داشت که منبع واحدی برای خلاقیت وجود ندارد به جای آن تحقیقات حاکی از این است که خلاقیت در واقع مجموعه ای پیچیده از صفات است. در ذیل ویژگی های مشترک افراد خلاق آماده است:
سطح پایین خویشتن داری درونی:
افراد خلاق معمولا در نادیده گرفتن امور نامربوط کارشان خیلی ضعیف عمل میکنند و این بخاطر ساختار مغزشان است. چندین مطالعه نشان داده است که افراد خلاق بنظر میرسد که تعداد کمتر از نوع خاصی ازگیرنده ی دوپامین را در تالاموس خود دارند ناحیه ای از مغز که به انجام امور عادی روزانه و درک حسی کمک میکند. کم بودن سطح این گیرنده باعث میشود که تالاموس اطلاعات کمتری را به 2 نیمکره ارسال کند ودر نتیجه اطلاعات موجود در مغز باعث ایجاد اتصالات غیر معمول بیشتری میشود واین همان خلاقیت است.
رانش ذاتی خلق کردن:
اشتیاق زیاد به بعضی چیز ها اغلب منجر به ایده های خلاقانه میشود و محققین اظهار داشته اند گه اگر شما آروزهای کودکی خودتان را در بزرگسالی پیگیری کنید سطوح بالاتری از خلاقیت را از خود نشان میدهید.
شخصیت پذیرا:
میتوان گفت مهم ترین ویژگی که به خلاقیت منجر میشود این مسئله است که شما تا چه میزان به دنبال تجارب جدید هستید. افرادی که در تست خلاقیت نمرات بالایی را کسب کردند تمایل زیادی برای تجربه ی چیزهای جدید دارند و قوه ی تخیل قوی تر در نتیجه خلاقیت بیشتری دارند. مطالعه ای در سال 2013 در مجله ی رفتار خلاقانه این گفته را تایید میکرد که ویژگی پذیرا بودن برای خلاقیت از خود نمره ی هوشی(IQ) اهمیت بیشتری دارد.
چگونه میتوان جرقه ی خلاقیت را در مغز زد؟
امید داشتن: زمانی که شما امیدوار هستید این اگاهی را دارید که اگر حتی اگر اتفاقاتی خوبی نیفتد شما انگیزه خود را حفظ میکنید. و این مسئله باعث میشود که افراد با ایده های جدید و نو دوباره مسیر را ادامه بدهند.
پیاده روی کنید:
پیاده روی های خوب در بیرون از خانه باعث میشود که افراد مسائل و مشکلات را بهتر حل کنند. گفته میشود که تغییرات روانی زیادی در ذهن رخ میدهد و سطح استرس پایین می آید و آرامش بیشتر باعث ایجاد اتصالات موجد خلاقیت را در مغز بهبود میبخشد.
تنهایی فکر کنید و سپس گروهی مشورت کنید:
در تنهایی به دنبال ایده های جدید باشید و سعی کنید چارچوب را ان را تعییت و سپس در گروه مطرح کرده و ان را به راه حل تبدیل کنید.
مدیتیشن کنید:
با توجه به قسمت قبلی که گفتیم به تنهایی فکر کنید مدیتیشن میتواند برای زمان های تنهایی راه حل خوبی باشد. شما به احتمال زیاد نمیخواهید که همه ی افکار خود را کنترل کنید بجای ان شما مدیتیشن میکنید که بتوانید افکاری را که شما را هیجان زده کنید و سپس توجه خود را به زمان حال بگردانید. بر طبق مجله ی فرانتیر2014 در یک مطالعه ی عصب شناسی انسان مدیتیشن میتواند بخش هایی از مغز را فعال میکند که با بازیابی حافظه و احساسات در ارتباط است.
متفاوت فکر کنید:
انسان زاده ی عادات است و برای وی خیلی اسان است که قالبی و محدود فکر کند به همین علت تفکر متفاوت میتواند کمک کننده باشد. مطالعه ای طولانی مدتی در این زمینه نشان میدهد که رهبران خلاق 50 درصد بیشتر تمایل به تفکر خلاقانه دارد و موفقیت انان پیوسته ادامه دارد.
فقط انجامش بده:
کله شق باشید با هر ایده ای که در سر دارید دست به عمل بزنید. افرادی در تست هوش از آن ها به عنوان نابغه یاد میشود،تعدادی کمی از ایده و فعالیت های انان کارایی داشته و منجر به حل مشکلات شده است. پس بیشتر کله شق باشید!