تلاش در راه کاستن از تنش با عربستان
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[18 Feb 2017]
[ فرهاد یزدی]
- هفدهم فوریه 1917
با حمله گروه محافظه کار رژیم به سرکردگی "رهبر"، آخرین تلاش گروه رقیب برای ایجاد هم رایی در سیاست های کلان کشور، یکبار دیگر بیهوده گی خود را ثابت کرد. رقبای قدرت در کانون رژیم، بجز کنار گذاردن کامل رقیب از صحنه، راه دیگری ندارند. در همچنان برپایه ی قدیم می چرخد: جنگ قدرت در کانون رژیم میان محافظه کاران که خواستار ادامه ی روند سی و هشت سال گذشته هستند با گروهی که ادامه این سیاست ها را کارساز نمی داند و هر دو در جستجوی خرید هم پیمانی با سپاه، که توازن این نبرد را در دست دارد. در حالی که آنان همچنان مشغول زدوخورد با یکدیگر هستند، این ملت و نه سپاه است که تعیین کننده نهائی خواهد بود. در بهترین حالت، سپاه می تواند به عنوان تسهیل کننده گذر قدرت در ایران عمل نماید و نه تعیین کننده نهائی. همراهی ارتش با ملت، آینده سیاسی ایران را تا اندازه بسیار زیاد روشن کرده است:حکومت اراده ملی جایگزین نظام اسلامی. گذیدار دیگری در آینده سیاسی ایران وجود ندارد. راه میان بر با کم ترین آسیب ممکن، پیوستن بدون چون و چرای سپاه به این نیروی سهمگین می باشد.
به شهادت برگ های این تارنما، همان طور که از مدت ها پیش انتظار می رفت، نقش نظام اسلامی در تحولات منطقه، هر روزه به حاشیه رانده می شود. ترکیه به اندازه ای از نقش نخست خود در ساخت آینده منطقه اطمینان دارد که به طور مستقیم و آشکار به نظام اسلامی حمله کرده و آن را مسئول بسیاری از مسایل می داند. اعلان نا خرسندی حکومت های عرب خلیج فارس از نظام اسلامی، وسیله ی ترکیه و تلاش در "ماست مالی کردن" اضهارات سخنگوی وزارت خارجه رژیم در این مورد، نشان دهنده ژرفای ناتوانی نظام اسلامی در منطقه می باشد. همیشه واکنش نظام در برابر تحولات، دیر و نا کافی است. این بار نیز استثنائی وجود ندارد. رئیس جمهور زخمی نظام که بسیاری از هواداران خود را در میان توده از دست داده و از دید کشورهای خارجی، وزنه او در تعیین سیاست های کلان کشور چندان سنگین به نظر نمی رسد، برای ترمیم روابط با عرب ها (و همچنان آمریکا) به عمان و کویت سفر کرده است. در پشتیبانی از وی، در حالی که بنظر می رسد چاره ای بجز استقبال از تلاش های او ندارند، نه سپاه و و نه دیگر شاخص های نظام، سخنی دال بر پشتیبانی بر زبان نیاورده اند. در حالی که نظام اسلامی از روی کار آمدن ترامپ در آمریکا و افزایش تنش و حتا امکان جنگ، بشدت نگران شده اند، از اینکه خود را از یاری عربستان محروم کرده اند، باید بشدت پشیمان شده باشند.
در حالی که ریاست جمهوری ترامپ نظام را بیش تر به دامن روسیه می اندازد و نیاز به یاری آن سرزمین افزایش می یابد، همزمان نیک می داند که روسیه و شخص پوتین، متحدی نیست که روابط نزدیک با ترامپ را بخاطر رژیم، حتا برای مدتی کوتاه، فدا کند. البته روسیه تا آنجا که بتواند هم از نظام و هم از آمریکا، با استفاده از دشمنی سی و هشت ساله میان آنان، امتیاز خواهد گرفت. اما در یک بده و ستان اساسی در منطقه و به ویژه در مورد آینده سوریه و عراق، اتحاد عربستان + متحدین وترکیه و همدلی آمریکا و اسرائیل، برای روسیه اهمیت بیش تری خواهد داشت تا ایران. اگر روزی آمریکا مصصم شود که (بیش تر بخاطر مسایل داخلی کشور و آرام کردن نتن یاهو) تنش با نظام اسلامی را با تحریم های شدیدتر تا مرحله ی تحریم نفتی و حتا برخورد محدود نظامی افزایش دهد، انتظار جبهه گیری موثر از جانب روسیه و چین را نباید داشت. عربستان (به نیابت کویت) و عمان، برای کاستن از تنش با آمریکا، به عنوان آخرین تیر ترکش هستند که برای نظام باقی مانده است. عمان در بسیاری از موارد و از آن میان مذاکرات مساله هسته ای نقش مهمی بازی کرده است. اینبار نیز رژیم به عمان برای میانجگیری با آمریکا و عربستان و به احتمال امکان برگزاری مذاکرات محرمانه با هریک و یا هردو، نیاز پیدا کرده است. به احتمال سکوت سپاه در مورد این سفر بنا به خواست روحانی انجام گرفته. اما عربستان با اینکه همیشه خواستار روابط خوب با ایران بوده است، اینبار چون دست بسیار بالاتر را در اختیار دارد، انگیزه چندانی برای استقبال از ژست دوستانه رژم تا چه رسد فشار به آمریکا برای در پیش گرفتن نرمش در برابر نظام اسلامی را ندارد. به طور مسلم، بهای عربستان برای ایفای چنین نقشی، بسیار سنگین خواهد بود. افزون بر تضمین های امنیتی و عدم دخالت در سیاست های داخلی عربستان، که هر حکومت آگاهی در ایران نیز به آن باید متعهد باشد، خواستار گرفتن امتیازهای تعیین کننده در سوریه و عراق خواهد بود که توان مانور ایران در آینده را، بدون توجه به اینکه چه حکومتی در این سرزمین حکفرما خواهد شد، را به زنجیر خواهد کشید. سفر به کویت نیز باید با این دید بررسی شود: تلاش مذبوحانه برای بهبود روابط با عرب های خلیج فارس به منظور کند کردن لبه تیز آمریکا. البته نباید از نظر دور داشت که فروش آزاد نفت از ایران و قیمت آن نیز از مسایل مورد علاقه است. عرب های خلیج فارس که در بسیاری از موارد با هماهنگی یکدیگر عمل کرده اند، قادر به تعیین سطح تولید و در نتیجه قیمت نفت می باشند. به ویژه در این برهه که روابط با روسیه، بزرگ ترین تولید کننده نفت به طور بی سابقه گرم بوده است.
با توجه به روابط گرم عربستان، ترکیه و اسرائیل که دو قدرت بزرگ هسته ای جهان یعنی روسیه و آمریکا نیز با آن همسان می باشند و خواست جهانی (به ویژه در اروپا) برای پایان دادن سریع به جنگ داخلی سوریه و عراق همراه با سکوت نسبی چین ، عربستان + متحدین نه تنها اعتماد به نظام اسلامی ندارند، بلکه زمان را به سود خود می بینند و شتابی در کاستن از تنش ندارند. افزون بر آن، بخاطر عدم اطمینان از موقعیت هریک از بازیگران سیاسی در ایران از بالاترین مقام گرفته تا وزارت خانه های مربوطه، به مذاکرات به دست آمده نمی توانند دلبستگی داشته باشند. انگیزه عرب های خلیج فارس، برای رسیدن توافق تا چه رسد یاری رساندن به نظام اسلامی، را باید ضعیف برآورد کرد.
می توان نتیجه گرفت که سفر روحانی به عمان و کویت، نه تنها آشکار کردن ضعف داخلی و خارجی رژیم اسلامی می باشد، بلکه اگر "موفقیت آمیز" توصیف گردد، به طور یقین به زیان امنیت آینده ایران خواهد بود. اکنون که کفه معادلات در سوریه به شدت برعلیه ایران چرخیده، باید انتظاروضعیت مشابهی را نیز در باره آینده عراق داشته باشیم. با این تفاوت بزرگ که اگر ایران با سوریه مرز مشترک ندارد، با عراق نزدیک به 1600 کیلومتر مرز خاکی و آبی دارد. از یاد نبریم دو جنگ ناخواسته ایران در سده بیستم از جانب عراق شکل گرفتند. امروز از افتخارات نظام اسلامی و نیروی قدس که بازوی اجرائی آن در سرزمین های عرب می باشد، پس از ازدست دادن سوریه باید از دست رفتن عراق بخاطر حفظ چند روز قدرت، را نیز به آن بی افزائیم.
سپاه پاسداران تا کی می خواهد شاهد خفت به دست رژیم اسلامی باشد؟
/////////////////////////////
۱ - وارد بحث درست و یا غلط بودن این اتهام در این جا نمی شویم. چون نظام اسلامی خود را یکی از بازیگران اصلی تحولات سوریه می داند، چنین اضهار نظری، دستکم بیان کننده موقعیت ترکیه در رقابت با نظام اسلامی در سوریه می باشد. البته مهم است که توجه کنیم که نه روسیه و نه حکومت سوریه، تنها به سکوت اکتفا کردند.
۲ - هیچیک از سرداران سپاه حتا زحمت مقابله با چنین سخنانی را بخود ندادند.
۳ - به شایعه احتمال رد صلاحیت او در انتخابات آینده توجه کنید
۴ - به مصاحبه امروز ظریف با امان پور مراجعه شود. ظریف چنان سخن می گوید که گوئی وزیر خارجه رژیمی صلح خواه (مانند نروژ) می باشد. http://www.cnn.com/2017/02/17/world/amanpour-zarif-full-transcript/index.html
۵ - چین خود را هم از نظر نظامی و هم بازرگانی، در خطر افزایش تنش با آمریکا می بیند. چین که سال ها از ثبات نسبی در روابط با آمریکا و دیگر جهان، بهره فراوان برده است، به احتمال بسیار به سیاست آرام و تلاش در عدم درگیری ادامه خواهد داد.
۶ - در شهریور 1320، استالین پس از آنکه اطمینان یافت که نیروهای انگلیس با عبور از مرز جنگ را آغاز کرده اند، به آذربایجان حمله برد.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: