نوآوري باز انقلابی نوین در پارادایم نوآوري
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[30 Aug 2016]
[ الهام سهامی]
نوآوري باز یک پارادایم جدید مدیریتی اســت که در اصــل از رشــد تحقیقات در زمینه ي صنایعی با فناوري پیشـــــرفته در ایالت متحده آمریکا و ژاپن نشـــــات گرفته است. همچنان که جهان به قرن جامعۀ دانایی محور (1993,Drucker(وارد شده اسـت، اسـتفاده از ایده ها ودانش درون مرزي و برون مرزي شرکتها در حال حاضـر مهمتر از قبل شده است. مفهوم نوآوري باز نخستین بار در سال 2003 ، توسط هنري چســــبرو در جهان مطرح گردید و انقلابی نوین در مدیریت فناوري و نوآوري و حوزه کسب وکار ایجاد نمود که استقبال فزاینده پژوهشـگران و بنگاه هاي تجاري سراسر جهان از این مفهوم ، دلیلی بر این ادعاست. نوآوري باز از دیدگاه چسبرو جریانات سودمند درونی و بیرونی دانش به منظور سرعت بخشیدن به نوآوري داخلی و گسترش بازار براي استفاده خارجی از نوآوري است. نوآوري باز یه این معناســت که شـــرکتها باید اســـتفاده از ایده ها و فناوریهاي خارجی خود را در کسب وکارشان بیشتر نمایند، در حالی که اجازه می دهند ایده هاي بلا اسـتفاده شـان توسـط شـرکت هاي دیگر مورد استفاده قرار گیرد و نیازمند این است که شرکتها مدل کسب و کار باز را انتخاب نمایند تا ایده ها و فناوریهاي خارجی بیشـــتري از بیرون شرکت به درون شـرکت جریان یابد و همچنین جریان دانش داخلی به بیرون از شرکت راه یابد .نوآوري باز مفهومی در تضـاد با نوآوري بســته می باشد. در مرکز مدل نوآوري باز و مفاهیم مشـــــابه دیگر از نوآوري، چگونگی اســتفاده شـــرکتها از ایده ها و دانش بازیگران خارجی در فرایندهاي نوآوري شــان قرار دارد .نوآوري باز به عنوان مدلی ظاهر گردیده که در آن شرکت ها ایده ها و فناوریهاي داخلی و خارجی شان را تجاري سازي می کنند و از هر دو منبع داخلی و خارجـی بهـره مـی بـرند .در فـرایند نوآوري باز، پروژه ها می توانند از منابع داخلی و خارجی تامین شـوند و فناوري جدید می تواند در مراحل مختلف وارد شــــــــود (تابیاس و همکاران، 2009 .(فضـاي حاکم بر کلیه صنایع وکسـب وکارها در قرن بیسـت و یکم با شرایط رقابتی جدید، ریسـک فزاینده، کم شدن قدرت پیش بینی و اشکال ساختاري جدید برحســــــب عواملی چون تغییر، پیچیدگی، آشوب و تناقض روبرو است، به نحوي که هیچ سازمانی نیز از فشــارهاي بی اندازة این عوامل مصــون نمی باشد (کوراتکو و آدرسچ، .(2009 در این شرایط سازمان ها، بنگاه ها و کســــب و کارها باید با دو چالش عمده نیز دســــت و پنجه نرم کنند :چالش هاي جهانی و تکنولوژیکی بازارهاي به ســـــرعت در حال تغییر و ســــــاختارهاي داخلی اغلب غیر منعطف و بوروکراتیک خود که به تصمیم گیري کند و یا ناتوانی در تطابق با شـرایط جدید منجر می شـود.از این رو براي بقا و ماندگاري در محیط متلاطم امروزي، رشــد و موفقیت بلند مدت و پاســخ به چالش هاي مذکور، ضروري است که کســــب و کارها و بنگاهها نوآور و خلاق باشـــند تا به صــــورت پایدار بتوانند خلق ارزش و ایجاد ثروت نمایند (کاروس و کارنن، 2009 .(نوآوري به طور گسـترده یی به عنوان کلیدي موفقیت در توسعه اقتصـــادي و رقابت در بین شرکتها و کشـــورهاي مختلف بوده است.علاوه بر این افزایش تقاضا براي یک اسـتفاده کارآمد از منابع و تولید پایدار، به دلیل مســایلی از قبیل کمبود منابع، افزایش جمعیت ، کمبود زمین و گرم شدن کره زمین، باعث ایجاد نیاز به نوآري در ابعاد مختلف شــده اســت (لانکرا و همکاران، 2015 .(در گذشــته پژوهشـگران و مدیران در زمینه تکنولوژي و مدیریت نوآوري، تحقیقات گســترده ایی در زمینه تحقیق و توسعه و قابلیت هاي نوآوري پرداخته اند. ایده ها و اختراعات آزمایشگاهی در داخل خود شرکت ها ایجاد شده است . به توسعه محصولات تجاري به وسیله بخش مهندسی انجام شده است. در نهایت انتشـــــار نوآوري به بازار باید از طریق کانال هاي خود شـرکت به شــکلی پراکنده، نتایج نوآوري خود را براي تولید رقابتی به اشتراك گذاشته می شـود. نظر اسـاسـی مدیران نوآوري و محققان این بوده اســت که نوآوري موفقیت آمیز، نیاز به کنترل دارد، به این ترتیب این نوآوري بسته ابداع شد. در زمینه نوآوري بســــته پژوهش هایی در زمینه تکنولوژي و مدیریت نوآوري و پیدا کــردن فــرآیند نوآوري و ایجاد فــرآیند ها و مدل هاي نوآوري مطلوب به عنوان دروازه مطلوب براي استفاده گســـــــترده از نوآوري، متمرکز بوده اند. پس از آن، مدیران پرتفوي، به بهبود مدیـریت نوآوري شـرکت ها کمک کردند و دریافتند که نمی توان از تحقیقات در تکنولوژي و مدیریت نوآوري، بدون نوآوري باز، استفاده کرد. دلایل مختلفـی از جمله رقابت قوي جهانـی، افـزایش پیچیدگـی هاي تکنولوژیکی و یا دسترسی بیشـتر به تحقیقاتی که نیازمند به مهارتهاي بالاي کارکنان است، باعث شده است که نوآوري بســــــته، در صنایع ناپایدار گردید. شــرکت ها متوجه شــدند که اهمیت کنترل فراگیر در فرآیند نوآوري بسته، کاهش یافته است. براي تولید نوآوري و ایجاد کســب و کارهاي جدید، شرکت ها اغلب به خارج سازمان و منابع دانشی خارج سازمان، وابسـته است. این نیازهاي مبرم به تحقیق و توســعه،جایگزینی نوآوري باز به جاي مدل نوآوري بســـــته، به منظور استفاده از ایده ها و دانش خارجی، شرکت ها را به استفاده از یک مدل نوآوري باز، وادشته است (لکر، 2011. با توجه به نرخ سریع تغییرات در زندگی اقتصـادي، اجتماعی و سیاسی، راه هاي جدیدي در کســـب و کارها در حال شکل گیري است. بنابراین تمامی مصرف کنندگان از تجار و یا کارگزاران تا تولید کنندگان و قانون گذاران باید از این روش هاي جدید کسب و کار استفاده نمایند. یک روش جدید مورد پذیرش، مدل نوآوري باز به عنوان شـکل جدیدي در بازارهاي جدید است. در حال حاضـر نظریه پردازان متوجه شـده اند که افزایش پذیرش مدل نوآوري باز تعمیم در میان شـــــرکت ها براي پیشــرو بودن در بازار بوده است. مطالعات مختلفی به بررسی استفاده از مدل نوآوري باز پرداخته اند (اونیر،2015.( کســــــب وکارهایی که در بازارهاي پویاي کنونی فعالیت می کنند، با چالشهاي همیشگی براي رسیدن به موفقیت روبه رو هسـتند. در چنین شــرایطی نوآوري کلید اصـــلی موفقیت اســـت. با این حال اکتفاء به نوآوریهاي ساده و مدلهاي تحقیق سنتی با مرزهاي بســــته و اکتفاء به نوآوریها و دانش داخلی درحال حاضر کافی نیست. یکی از مدل هاي جدید براي نوآوري، مدل نوآوري باز (I O(اســـــت (بیگلردي و دورمیو، 2012 .(در نوآوري باز ســازمانها توانایی و ظرفیت شرکاي خود را می شناسند و در شـبکه خود به صـورت یکپارچه به کار می گیرند(سچاب و همکاران، 2011.( ســازمان ها دریافته اند که به یافتن راه هاى جدید براى شــناســـایى نیازمندى هاى خود در جهت گسترش تخصص ها و شبکه هاى ارتباطى با افراد و نهادهاى داخل و خارج از سازمان نیاز دارند .توانایى شـرکت ها براى دستیابى به فناوري جدید و تطبیق آنها با نیازهایى که مشـــتریان دارند، فرصت هاى جدید سودآورى را براى شرکت ها فراهم می کنند. دانش داخلى که براى چنین فرایندهایى لازم اســت براى شـــرکت ها ارزشمند مى باشد و براى به دست آوردن امتیازات رقابتى لازم اسـت که در فرایند نوآورى شرکت ها،دانش محافظت شود(چسبرو، 2003.( بنابراین در بسـیاري از صنایع، شرکتها براي بالابردن توانمندیهاي خود در راه نوآوري، زیر فشـــــــار فراوانی قرار دارند .حتی در دوران دشوار اقتصـادي امروز نیز نوآوري در صدر فهرست فعالیتهاي مدیران جا دارد، هر چند همگان انتظار ندارند نوآوري تنها از آزمایشـــگاههاي خودشان سر برآورد. یک شـــــــرکت تنها بر منابع نوآورانه خودش براي تکنولوژي جدید، محصـول، یا فرایند توسعه محصـول متکی نیسـت .بلکه، شرکت نیاز به ورودي هاي حیاتـی بــراي نوآوري از منابع بیــرونــی دارد (موریس و همکاران، 2008.( نوآوري باز پارادایمی اســـت که می پندارد بنگاه می تواند و باید از ایده هاي و مسـیرهاي داخلی و خارجی به بازار بخوبی استفاده نماید .در این پارادایم مرزهاي بین یک بنگاه و محیطش نفوذپذیر تر می شــــــود و نوآوري می تواند به راحتی به بیرون و درون بنگاه جریان پیدا کند. نوآوري باز به شیوه اي نظامند، طیف وسیعی از منابع داخلی و خارجی را براي بدست آوردن فرصتهاي نوآوري، ترغیب و کشـــــــف می نماید، یکپارچگی هاي آگاهانه اي که با قابلیتها و منابع شــرکت شــناســای ی می شود و به طور وسیع، از این فرصـتها از طریق کانالهاي چندگانه بهره برداري می کند(وست و جلایر، 2006.( در گذشـته نوآوري نیازمند اتکا به منابع فکري درون ســازمانی و تلاش براي توســعه آن ها و هم زمان، جلوگیري از اطلاع و اســتفاده نیروهاي بیرونی از آن ها بوده است. تمام اختراعات، اسرار تجاري و دیگر دارایی هاي فکري با ارزش به شدت حفاظت و حقوق مربوطه بی هیچ گذشتی به اجرا گذاشـته می شـدند تا سازمان هاي نوآور بیشترین ارزش را از نوآوري هاي خود به دست آورند، اما شــــرکت ها براي افزایش شــــانس کامیابی خود در کارزار نوآور ي چاره اي جز پیروي از رویکـردي بازتـر به نوآوري و آمیختن این رویکـرد نوین با مدل هاي کسـب وکار باز و شفاف ندارند(چســبرو ، 1391 .(زیرا سازمان هایی که، از پس مدیریت نوآوري باز برآیند، خواهند توانســــت هزینه نوآوري را کاهش داده و نوآوري هایشـان را زودتر به بازار برسانند . آن ها حتی خطرهاي نوآوري را با دیگرانی که درکســب وکار نوآوري باز مشارکت و همراهی داشته اند تقسیم می کنند. شـرکت ها از این رهگذر می توانند زودتر با دگرگونی هاي بازار ســازگار شـوند و با جذب ایده هاي نو در بازارهاي جهانی تر و پویاتر، رقابتی باقی بمانند.بنابراین مدیران باید پیامدهاي سهمگین مدل هاي کســب وکار بازار را بشـــــناسند و زیرساخت هاي لازم را به گونه اي فراهم آورند که شرکت هایشــــان بتوانند در فضــــاي نوین نوآوري دوام آورند و رونق یابند(هاشمی دهقی، 1393 .( هدف از نوآوري باز استفاده از کشـــفیات دیگران براي فرایند نوآوري از طریق کانالهاي رســمی و غیررســـمی می باشـــد که در مقابل فرایند کلاسیک که شـرکت تنها با ایده ها و توانایی ها و ظرفیت هاي فنی خود که در دسترس هستند، قرار دارد. به طور کلی نوآوري باز یعنی عصر کار کردن پشت در هاي بسته در واحد هاي تحقیق وتوسعه شرکت ها تمام شده و شـرکت ها به دلایل مختلف از جمله صرفه جویی در هزینه هاي تحقیق و توسعه و جابه جایی نیروي دانشی و متخصص، نیاز به روي آوردن به پارادایم نوآوري باز دارند ،از این روسـت که یکی از مهم ترین اصـول نوآوري باز این اســت که همه افراد باهوش براي شرکت ما کار نمی کنند. در سالهاي اخیر، مدیران و متخصـــصـــان به نوآوري باز به عنوان یک پارادایم جدید، توجه کرده اند و بر این اســـاس به ســـرعت مورد توجه متخصصـان و محققان قرار گرفته است اما هنوز بخش هایی از آن نیاز به تحقیقات بیشـتري دارد(المونم و السـاوبی، 2015 (و با توجه به مزایاي پارادایم نوآوري باز و ایجاد منافع براي سازمان ها، تحقیقات اخیر نشــان داده است که روند نوآوري در بسـتر سازمانی علی رغم مشــخص شدن اهمیت بکارگیري نوآوري باز، با چالش هایی روبرو بوده است.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: