امنیت ملی در رابطه با فساد
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[11 Jul 2016]
[ فرهاد یزدی]
- نهم ماه ژوئیه 2016
در حالی که کشور خواب زده ایران، بخاطر عید فطر هرچه بیش تر بخواب رفته بود، جابجایی های مهمی، البته بدون هیاهو و بازتابی در خور، در نیروهای مسلح ایران انجام گرفت. پس از سال ها ریاست دامپزشگ بسیجی بدون سابقه ی شرکت در جنگ، بر ستاد کل نیروهای مسلح، یکی از فرماندهان شناخته شده سپاه چنین مسئولیتی را بعهده گرفت. رئیس پیشین که بدون داشتن ریشه قوی در میان نیروهای مسلح، تنها به میل رهبر نظام تا مدت ها در این مقام باقی مانده بود، وسیله ی فردی با حمایت فرماندهان شرکت کرده در جنگ به این مقام دست یافت. می توان گفت که سپاه پاسداران با این تعویض موقعیت خود را به هزینه ی رهبر بیش از پیش استحکام بخشید و همزمان گامی در بهبود کارآیی عملیاتی خود در برابر حوادث قابل پیش بینی بعمل آورد. در این انتصابات، بیش از نظر رهبر که خود و "بیت" وابسته به او، در فساد غوطه می خورد، اثر انگشت گروه فرماندهان باقی مانده از دوران جنگ، بچشم می آید. این انتصابات پس از گردش قابل ملاحظه سیاست نظام در مورد سوریه که آنهم بنظر می رسد زیر فشار سپاه و با همراهی گروه عملگرای موجود در کانون نظام شکل گرفته باشد، انجام شد. حتا در سخنرانی رهبر نظام در نماز فطر، او با سخنانی که شکی در مخاطب آن باقی نمی گذاشت، بصراحت اعلان کرد که برخلاف نظر فرمانده پرقدرت نیروی قدس، نظام نمی خواهد در سیاست داخلی بحرین دخالت کند. بدین ترتیب شکاف ژرف در دیدگاهای سیاست نظام در خاورمیانه عربی آشکار شدند.
چنانچه بارها اشاره شده زاهد شدن گربه بخاطر شکست های پی در پی در سیاست خارجی عربی نظام با وجود سرمایه گذاری مالی، سیاسی و نظامی هنگفتی که به عمل آمد، مجبور به انجام شد. این شکست ها در منطقه عربی، تمامی تاروپود نظام را با خطر از همگسیختگی کامل روبرو کرده است و ادامه آن بر همان منوال سابق، هر روزه غیر ممکن تر می گردید. عامل موثر دیگر، فساد نهادینه شده در نظام اسلامیست. تمامی دستگاه های حکومتی از بیت رهبری گرفته تا وزارت خانه ها و دستگاه های تابعه تا موسسات مالی که به حکومت متصل می گردند تا سپاه، تمامی در چپاول دارایی های کشور دست داشته اند. چنین بنظر می رسد که تقسیم کار در داخل نظام انجام شده است: گروه عملگرا بیش تر بدنبال افشای دزدی و کلاشی در نهادهای حکومتی و وابسته می باشد که سال ها بخاطر دوری از قدرت، احتمال کم تر دارد که در آن مشارکت داشته باشند و اصولگرایان بدنبال رو کردن حقوق های نجومی غیر معقول هستند که با وجودی که در دوران پیشین نیز وجود داشته، اما چون حکومت در دست رقیب می باشد، می توان گناه را ساده تر متوجه آنان کرد. اما این شمشیری دوسر است که تاکنون تنها نهادهای حکومتی و آنهم بخشی را دربر گرفته. هنوز حقوق و کلاشی های "قانونی" در بسیاری از لانه های فساد مانند وزارت نفت و بنگاه های وابسته به آن، سپاه پاسداران، نیروی انتظامی، قوه قضائیه، شهرداری ها، موقوفات، بنگاه های مالی و "خیریه" زیر نظر دفتر رهبری، دستمزدهای دریافتی از منابع خارج از کشور و از همه بالاتر، "بیت" رهبری مورد تفحص قرار نگرفته است. چپاولگیری به قدری گسترده است که توان بالقوه قیام عمومی را دارد. با افزایش احتمال بازرسی و حساب رسی، زیر فشار ملت، خیزش ملت هر روزه نزدیک تر می گردد. هر نهادی و از آن میان سپاه به دست و پا افتاده که هر چه زودتر، دست به پاکسازی و حفظ ظاهر زنند. مانند مورد دزدی و سوءاستفاده مالی، متهمین در موقعیتی نیستند که اتهام را رد کنند، بلکه ابزار دفاع منحصر شده به اشاره به چپاول، سوء استفاده و دریافت حقوق های هرچه بیش تر وسیله ی دیگری.
مطلب در خور توجه در مقایسه با سرزمین هایی که بویی از حکومت مردم برده باشند، واکنش نظام در برابر چپاول دارایی های ملت می باشد. گویی این چپاول ها در سرزمینی دوردست و زائیده نظامی خارجی می باشد. در هر کجای دنیای متمدن، زندان، تعقیب قانونی متهمین و استعفا و کنار رفتن از شغل و مقام مسئولین اداره کشور بوده است. فساد کالای وارداتی نیست و نبود. فساد (و همچنین فحشا) در این درجه و ابعاد با ارقام نجومی از بطن نظام زاده شد و در محیط زندگانی آنان که خالی از هرگونه اخلاق و وجدان فردیست، رشد نمود. از این رو گسترش این مقدار فساد در تاریخ ایران به احتمال زیاد، حتا در دوران قاجار (که امکان افشاگری محدود بوده) نیز بی سابقه بوده است. با وجودی که نظام با این افشاگری ها که در واقع برعلیه خودش می باشد، می خواهد ثابت کند که در مبارزه با فساد جدیست، اما این افشاگریها که ابعاد و حجم چپاول را خارج از تصور جامعه، آشکار می کند در نزد ملت به گسترش کینه و خواست انتقام جویی دامن می زند. بتازگی اعلان گردید که در بنیاد شهید که بایستی به امور شهدای ایران رسیدگی کند ، از کما بیش 30 میلیون تا 285 میلیون دلار (بخاطر عدم وجود حساب و کتاب، چنین اختلاف ژرفی دیده می شود) اختلاس شده است. حتا اعلان گردید که تاکنون نزدیک به 150 میلیون دلار از پول های خارج شده این بنیاد، به ایران بازگشت شده است. بدون اینکه کل مبلغ اعلان گردد.
تمامی این افشاگریها، همزمان می گردد با ادامه سقوط اقتصاد ایران و افزایش هر روزه بیکاری. مراکز تولیدی بسته می شوند، درآمد نفت بسیار کم تر از نیاز ایران و حتا انتظارات حکومت است. این درآمد تنها می تواند بخشی از هزینه های جاری را تامین کند و دیناری از آن بصورت سرمایه گذاری که تنها راه ایجاد اشتغال است بکار نخواهد رفت. حتا خیال بافان عملگرا که روی سرمایه گذاری خارجی امید بسته بودند، نیز دریافتند که تا هنگام برقراری "نظام" اسلامی، سرمایه گذاری معنا دار انجام پذیر نخواهد بود. نمی توان در کوتاه مدت امیدی به بهبود اقتصاد در ایران داشت بلکه برعکس تمامی علائم دال بر افزایش بیکاری و پائین رفتن سطح زندگی است. سه مهره اصلی اقتصادی ایران، وزیر اقتصاد، نفت و صنایع (همراه با معاون نخست و برادر رئیس جمهور) اگر در مظان متهمین اصلی نباشند، دستکم تلاش کرده اند که حقوق ها را توجیه نمایند. همزمان قوه قضائیه که لانه اجتماع مفسدین می باشد، تلاش در ساکت کردن پرونده های میلیارد دلاری می کند. برخورد ملت بر سر مسایل اقتصادی با نظام (چه تندرو و چه عملگرا) هر روز محتمل تر و نزدیک ترمی شود. تظاهرات خیابانی و شورش که از انفجار خواست های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بدست خواهد آمد، امکانی است جدی و فوری که نه بسیج و نه نیروی انتظامی توان روبرو شدن با آنان را ندارند. به احتمال زیاد، در برابر خیزش همگانی، اینبار سپاه با تمام فشار بخش اطلاعات، بطور کامل خود را کنار خواهد کشید و وارد عملیات بر علیه ملت نخواهد شد. سپاه بعنوان یک بنیاد، با شکاف ژرف داخلی و رها کردن قیدوبندهای رهبر، نه خواست و نه ظرفیت رویارویی با ملت را نخواهد داشت. "مبارزه با فساد" برای ساکت کردن ملت، بسیار دیر و بدون صداقت کافی، توان خاموش کردن خشم ملت را ندارد.
این نظام و این حکومت نه تنها مشروعیت بلکه توان مبارزه با فساد را نخواهد و در نتیجه نمی توان نزدیک شدن به لحظه انفجار داخلی اجتناب ناپذیر، را از نظر دور داشت. حال اگر تغییر و تحولات کنونی در نیروهای مسلح که به احتمال بازهم ادامه خواهد یافت، برای بالا بردن توان عملیاتی آنان باشد، تلاشی است عبث. ایران در حال از همپاشیدن از داخل می باشد ولی احتمال حمله ی خارجی در این برهه پائین است. جنگ افزارهای سپاه با تمام موشک ها و تجهیزات مخربی که ادعا می شود در اختیار دارند، نه تنها قدرت های خارجی را نمی ترساند، بلکه بیش از آن، در برابر شورش و خیزش ملت بدون تاثیر است. نظام اسلامی برای حفظ خود در قدرت و خشک کردن تمام توان مالی کشور، تمرکز به مساله فرعی کرده است. مساله اصلی ایران، همان طور که اشاره شد، انفجار داخلی و نه حمله ی خارجی می باشد. البته همزمان با انفجار داخلی، امکان حمله ی خارجی و اشغال نقاط راهبردی کشور وجود دارد. یا بسخن دیگر ادامه حکومت اسلامی که همان ادامه ی فساد و بی عدالتی می باشد، امنیت ملی ایران را از دو سو مورد تهدید قرار داده است. باید بخاطر داشت که امنیت ملی ایران کنونی بخاطر ادامه ی نظام اسلامی، بهمان اندازه در خطر است که تهدید نظامی غرب در برابر مساله ی هسته ای.
----------------------------------
۱ - این امر نه بخاطر پاکدستی یک گروه در برابر دیگری می باشد. بلکه امکان مهم ترین نقش را بازی کرده است.
۲ - به واکنش رهبر توجه داشته باشید که بشدت چهارنعل به مساله حقوق ها حمله کرد ولی در برابر اختلاس های میلیارد دلار، از همه خواست که آن را کش ندهند. از سوی دیگر وزیر اقتصاد در سخنانی که اگر همدستی در آن نبینیم، دستکم بسیار "احمقانه" در صدد توجیه حقوق های کلان برآمد. شایعه فشار برادر رئیس جمهور در انتصابات بانک ها (که همگی ورشکسته هستند) . دریافته حقوق های نجومی، دست حکومت را هرچه بیش تر آلوده کرد.
۳ - طبق گفته برادر رفسنجانی که رئیس دفتر وی نیز می باشد، شهردار تهران و تولیت شهرهای مقدس مانند مشهد و قم درسدی از درآمد سازمان زیر نظر خود را بصورت حقوق دریافت می دارند.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: