چرخش سریع سپاه قدس
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[14 Apr 2016]
[ فرهاد یزدی ]
- سیزدهم آوریل 2016
نگاهی کوتاه به تحولات سریع چند روز گذشته ایران می افکنیم:
الف – صحنه داخلی
جنگ قدرت باشدت و پرده دری که در 27 سال "ولایت" رهبر نظام بی سابقه بوده است، با یاری گرفتن از تمامی امکانات و افراد، همچنان ادامه دارد. حکومت بدرستی بر فساد و اختلاس که تمامی جامعه و دیوان سالاری آن را فراگرفته، البته با تمرکز بر نزدیکان رهبر، پای می فشارد. چندین واقعه که با احتمال زیاد با برنامه ریزی قبلی انجام یافته، آتش چپاول اموال ملی و بهراه آن حساسیت ملت را افزوخته تر کرده است. در برابر تند شدن آتش، سنگر قوه قضاییه که همیشه برای پرده پوشی از اعمال غیر قانونی سرآمدان رژیم و به ویژه رهبری بکار گرفته می شد، در کانون حمله شدید قرار گرفته است. رو شدن پرونده اختلاس 12 هزار میلیارد تومان (بیش از 5/3 میلیارد دلار و چهار برابر اختلاس منتسب به بهه آفرید خسروی که پس از نوشتن نامه به رهبر، بسرعت اعدام شد) سطح چپاول دارایی های کشور در دوران حکومت خدا بر روی زمین را به بالاترین اندازه در تاریخ دراز این کشور رسانده است. همزمان دو واقعه در خارج از کشور، در آمریکا با دستگیری و یا پناهندگی رضا ضراب و دستگیری پدر و دو پسر خانواده احسنی در موناکو، حتا سطح بالاتری بخود گرفته است. شایع است که احسنی ها در واسطگی معاملات نفتی، به ویژه در عراق فعال بوده اند. این حقیقت پای نزدیکان گروه متولدین عراق که با "بیت" رهبر وابستگی نزدیک دارند را به میان خواهد کشید. البته "خواص" از تمامی ماجرا از مدت ها پیش خبر دار بوده اند. اما با کشیده شدن ماجرا به روزنامه ها، تمامی ملت از ژرفای توطئه و نام و نشان گروه متولدین عراق (از رئیس پیشین قوه قضاییه گرفته تا فرمانده بسیج تا رئیس کمیسیون امنیت مجلس و ...) مطلع خواهند شد. آسیب شدیدی به بخت این گروه در مجلس خبرگان آینده وارد خواهد شد. رضا ضراب با اتهام توطئه 15 میلیارد دلاری روبروست. تردیدی نباید داشت که بسیاری از زدوبندهای پنهانی نظام اسلامی با ترکیه، عرب های خلیج فارس، برخی از کشورهای آفریقایی، همسایگان شمالی ایران و آسیا، با جزییات دانسته خواهد شد. آیا آمریکا به انتشار این اسناد دست خواهد زد یا خیر، تصمیم سیاسی است که برپایه ی منافع خود، در هر زمان گرفته خواهد شود. اما در استفاده فوری از آن و فشار بر متخلفین برای کسب منافع و وادار کردن آنان به خبرچینی، تردید نباید کرد.
در حالی که ملت با از دست دادن امید، فشار اقتصادی، و فاش شدن ژرفای چپاول، هر روز به نقطه غلیان نزدیک تر می گردند، حذف یارانه ها بر شدت نارضایتی خواهد افزود. "یارانه" که به سخن درست تر از آن باید رشوه احمدی نژاد برای کسب محبوبیت یاد کرد، در وضعیت کنونی مالی کشورغیر قابل ادامه می باشد. اما بهرحال، پس از پرداخت چندین سال، به "حق" بدل شده است و نمی توان انتظار واکنش منفی آن را نداشت. همزمان وزیر اقتصاد کشور وضعیت بانک های کشور را بسیار نا امیدانه ابراز کرده است. واقعیتی که از مدت ها پیش دانسته شده بود و در مقالات متعدد در این تارنامه از آن یاد شده بود. صندوق بین المللی پول، رشد سالانه ایران را به حدود چهار در صد رساند که بزرگ ترین عامل آن افزایش درآمد نفت خواهد بود که نمی تواند بر سطح اشتغال در کوتاه مدت اثر گذارد. انتظار می رود که قدرمطلق و در سد بیکاری افزایش یابد. افزایش نارضایتی براثر تحولات اقتصادی، بحساب حکومت نوشته خواهد شد که گروه تندرو از بهره برداری از آن درنگ نخواهد کرد. مشاور عالی نظامی رهبر در سخنان تندی بر موضع تند خود و گروه هوادار یکبار دیگر تاکید گزارد که همزمان گردید با افزایش فعالیت و یا دستکم مطرح شدن احمدی نژاد بار دیگر در صحنه سیاسی ایران. با در نظر گرفتن شخصیت و روحیه ای که وی در هشت سال دوره ریاست جمهوری خود نشان داد، باید نتیجه گرفت و انتظار داشت که حضور مجدد وی در صحنه همراه با "بگم بگم" فراوان، اما این بار با هدف بمباران عملگراها خواهد بود.
ب – صحنه خارجی
شاید مهم ترین نشانه عزم سپاه قدس برای خروج از سوریه، دخالت دادن ارتش در آن سرزمین باشد. در تمام دوره حکومت رژیم اسلامی، رهبری عملیاتی و به ویژه عملیات پیاده که "مستشاری" را نیز در بر می گرفت، در خارج از کشور به عهده سپاه قدس بود. با در نظر گرفتن رقابت نهادی و فردی و عدم اعتماد میان ارتش و سپاه، مشگل بتوان باور کرد که این تصمیم استراتژیک دستکم از نظر سپاه تنها و تنها بخاطر افزایش کارآیی در جنگ داخلی سوریه در نظر گرفته شده باشد. به احتمال زیاد، فرمانده سپاه قدس بایستی به این نتیجه رسیده باشد که حفظ اسد در قدرت در تمامی سرزمین سوریه، خواب و خیالی بیش نیست و پیش از آنکه اعتبار آن سپاه پیش از این دستخوش سیاست های طراحی شده آخوندهای حفاظت سپاه گردد، خود را از این منجلاب نجات دهد. فرمانده سپاه قدس دارای چنان اعتباری در نیروهای نظامی ایران هست که بتواند برخلاف نظر و حتا دستور رهبر، چنین عمل مهمی را انجام دهد. ارتش که همیشه غیر سیاسی مانده بود، به احتمال به چند دلیل از این ماموریت استقبال کرده است. نخست اینکه نفوذ خود را در سیاست ایران افزایش داده است. جنگیدن در سرزمینی که با ایران مرز ندارد، جنگی سیاسی است که تاکنون در انحصار سپاه بود. دوم، ارتش باسادگی می تواند از سرزمین خارجی خارج شود، برخلاف سپاه که سی و هفت سال حضور علنی در آن سرزمین ها داشت. در هر حال ارتش پوسته ای را که بر دور آن نهاد کشیده بودند، پایان یافته می بیند و انتظار خواهد داشت که در تعیین بودجه و تصمیم های سیاسی، نقش برجسته تری را در آینده بازی کند.
چند حرکت سیاسی اتحاد میان ترکیه و عربستان را اعتباری بیش تر داد. سفر پادشاه عربستان به مصر و اکنون ترکیه نشانه تحکیم اتحادی استراتژیک در منطقه را می دهد. نخستین هدف برای قدرت نمایی این سه کشور، در سوریه می باشد. اکثر مردم ساکن در سوریه، سنی ها می باشند و انتظار دارند که در آینده اکثر سرزمین بچنگ آنان در خواهد آمد. امکان ادامه حکومت علوی بر کل سوریه دیگر وجود ندارد. از سوی دیگر، امکان یکپارچگی سوریه مانند گذشته، نیز امکانی است بسیار ضعیف. به احتمال علوی ها بخشی از سرزمین را در اختیار خواهند گرفت که در برگیرنده پایگاه روسیه نیز باشد. هدف اتحاد این سه کشور تضمین سرزمین و حق سنی ها می باشد. مطابق گزارش های نظامی، داعش بخش قابل ملاحظه ای از سرزمین های خود را از دست داده است. مهار سرزمین های بازپس گرفته سرنوشت موازنه قوا در آینده در سوریه و عراق را روشن خواهد کرد. ترکیه برای بخش کرد نشین سوریه دندان تیز کرده است که به احتمال مصر و عربستان واکنشی بیش از حرف نخواهند داشت. اما بقیه سرزمین، منهای بخش علوی ها (همراه با مسیحیان) باید به چنگ سنی ها بی افتد. از این رو نیروی عرب (مصر، اردن و چندعددی عربستانی و شاید هم مزدور از پاکستان و بخش هایی از آفریقا) باید هم داعش را شکست داده و هم سرزمین های "آزاد" شده را در اختیار بگیرند. شاید در سوریه این امر مهم تر باشد. اما در عراق نیز این که چه گروهی کنترل سرزمین های آزاد شده را بچنگ آورند بسیار مهم است. مهار موصل حتا می تواند به درگیری میان اقلیم کردستان، ایران، ترکیه، سنی ها و تمامی بازیگران منطقه و قدرت های خارجی، بی انجامد. درگیری که سبب می گردد، اتحادها، منافع و بازیگران بسرعت تغییر یابند. به طور مسلم سنی ها با پشتیبانی عربستان، مصر، ترکیه با تمام قوا در سنی بودن این منطقه خواهند کوشید. ترکیه و ایران در برابر تلاش اقلیم کردستان برای افزایش نفوذ در این کناره، با هم همگام خواهند بود. اما همزمان ایران و شیعه های عراق خواستار افزایش نفوذ حتا با نیروی نظامی، می باشند. خطر برخورد نظامی میان تمامی گرفتاران هر لحظه وجود دارد. غرب از یکسو با گسترش نفوذ بیش از این ایران، مخالف است و از سوی دیگر اقلیم کردستان را همراه با متحد دیرین خود اسرائیل، جای پای محکمی می داند که مایل به از دست دادن آن نیست. اما هرگونه هواداری رسمی به ویژه برای گسترش،با مخالفت اتحاد عربستان، مصر و ترکیه روبرو خواهد شد. به احتمال هر قدرتی هر سرزمینی را زودتر اشغال کرد، آماده از دست دادن آن بدون برخورد نظامی دیگری نخواهد بود.
***
در این تارنما بارها گفته شده که باید از سوریه خارج شده و بر عراق تمرکز داده شود تا ایران دستکم در آن سرزمین بازی را مانند آنچه اکنون در سوریه در حال انجام است، به ترکیه نبازد. به احتمال زیاد خروج سپاه از عراق در راستای این سیاست منطقی انجام گرفته و بازهم به احتمال زیاد، تصمیم و اجرای آن بدون موافقت رژیم بوده است. همزمان ایران اگر نتواند نرمش لازم در برابر اتحاد سه کشور را نشان دهد، در رسیدن به اهداف خود در عراق نیز با اشکال و خطر روبرو خواهد شد. برای حفظ منافع ایران و کاستن از خطر برخورد نظامی، عربستان کلید مساله را در دست دارد. به انگیزه نشست شورای کشورهای اسلامی در استانبول، اکنون موقعیت مناسبی است که با عربستان برای کاستن از تنش، ایران وارد مذاکره گردد، هرچند که به احتمال رهبر نظام از آن استقبال نکند.
تصمیم سپاه قدس برای خروج از سوریه، با احتمال زیاد با استقبال دیگر فرماندهان غیر تندرو سپاه روبرو خواهد شد. چه فرمانده سپاه و یا دیگر فرماندهان نظامی که تا کنون در این مورد سکوت کرده اند (استثنا فرمانده نیروی زمینی ارتش است که وظیفه دخالت در سوریه به عهده او گذارده شده)، با چنین امری موافق و یا مخالف باشند، نمی توان انکار کرد که دو دستگی در سپاه آنهم به طور ناگهانی خود را به نمایش گذارد، آنهم درست چند روز پس از سخنان مشاور نخست خارجی رهبر که اسد خط قرمز ما، یعنی نظام اسلامی، می باشد. سپاه قدس با صدای رسا مخالفت خود را با نظرات رهبر اعلان کرده است. گردش سپاه قدس به سوی منافع ایران در برابر منافع نظام، شایستگی و صلاحیت آنان را برای شرکت در تلاش برای آشتی ملی، ثابت کرده است. نقطه آغازین برای تلاش در راه آشتی ملی که ملت ایران و جنبش سبز به طور حتم پشتیبان آن می باشد، سپاه و بخشی از حکومت است. گذر مسالمت آمیز از نظام اسلامی، نیاز به پشتیبانی سپاه دارد.
با نگاهی به تحولات میانمار در یک سال گذشته، باید از غفلت خود شرمنده گردیم.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: