مساله اصلی روحانی: امنیت داخلی و نه خارجی
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[02 Apr 2016]
[ فرهاد یزدی]
- دوم آوریل 2016
سفر روحانی به اتریش بخاطر نگرانی امنیتی به آینده موکول شد. در ظاهر این نگرانی در مورد دولت اتریش بود که نتواند امنیت نماینده ایران را فراهم آورد. رئیس جمهور اتریش به شدت این بهانه را رد کرد و ادعا نمود که پیش بینی های امنیتی در اندازه ای که برای رئیس جمهور آمریکا و روسیه انجام می گیرد، در نظر گرفته شده بود. همیشه میزبان، بیش از مهمان در مورد مسایل امنیتی نگران می باشد. روحانی از سفر به فرانسه و ایتالیا باکی بخود راه نداد. از همه بالاتر، روحانی چند روز پیش از آن از سفر پاکستان مراجعه کرده بود. همگان آگاهند که سازمان های امنیتی پاکستان در دست سنی های تندرو ضد شیعه قرار دارند. همچنین اگر تظاهرات ایرانیان ساکن خارج از کشور باعث نگرانی او بود، وی نمی بایستی به آمریکا و فرانسه و ایتالیا با جمعیت بیش تر ایرانیان ساکن سفر می نمود. اما چنانچه شایع شده، نگرانی او در مورد تظاهرات مجاهدین بود. این موضوع هم نمی تواند واقعیت داشته باشد. با در نظر گرفتن وجهه ی منفور این گروه در ایران، این تظاهرات نه تنها خدشه ای بر محبوبیت او وارد نمی آورد بلکه حتا می توانست دست آورد تبلیغاتی دیگری برای او فراهم آورد. واهمه از تظاهرات گروهی که هیچگونه پشتوانه ای در ایران ندارند، در باره رئیس جمهور یک کشور 80 میلیونی چه می گوید؟ عذر بدتر از گناه. پس مساله امنیتی چه می توانست باشد؟
مساله "امنیت" در این سفر، بخاطر اقداماتی که در غیبت او می توانست در کشور انجام گیرد، باعث لغو سفر او گردید. پس از شکست در انتخابات که تمامی مشروعیت تندروها و کل نظام را بر باد داد، آفند برنامه ریزی آنان، به صورت حملات گوناگون آغاز گردید. از فرمانده سپاه پاسداران گرفته تا چند فرمانده بلند پایه ی دیگر، با انگیزه ی شکایت کشورهای غربی در مورد آزمایش موشکی ایران، بشدت به حکومت تاختند. برنامه موشکی، حق ملت ایران است و قدرت های خارجی نمی توانند در مورد آن مداخله کنند. اما همان طور که در مقاله 11 مارس آمده است ، آزمایش موشکی ایران نه آمریکا و نه اسرائیل را نمی ترساند. تنها موجب وحشت حکومت عرب های خلیج فارس که توان دفاعی چندانی ندارند می گردد و بر روابط ایران با آنان اثر منفی می گذارد. سخنان فرمانده موشکی سپاه که ما چون آزمایش های خود را اعلان نکردیم، آمریکا "پررو" شد، نمی تواند دلیل این امر باشد. زیرا با تمرکزی که ماهواره ها و دیگر تجهیزات مخابراتی بر روی ایران دارند، نمی توان چنان آزمایشی را از دید کشورهای مترصد پنهان کرد. باید نتیجه گرفت که پیش کشیدن موضوع آزمایش موشکی بهانه ای برای حمله به برنده انتخابات که در ضمن نیز خواستار گسترش روابط با جهان خارج هستند، بشمار آورد. هیچ مقامی در ایران بدون برانگیختن خشم ملت نمی تواند در مورد برنامه ی موشکی، موضع مخالف بخود گیرد. پس این دست آویز مناسبی برای حمله به مخالفان می باشد. ملاقات روحانی و رفسنجانی با "خارجیان" در دوران تعطیلات نوروزی که به احتمال از کشورهای عربی خلیج فارس بودند و وسیله ی خبرگذاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران فاش شد، این برنامه را به جلو انداخت. بازهم به احتمال هدف از ملاقات این دو که می توانست بدون موافقت رهبر انجام شده باشد، تلاش در راه کاستن از تنش و بی ثباتی در تمامی منطقه بود که کابوسی است برای گروه تندرو.
بالاترین حمله از جانب "رهبر" نظام با استفاده از واژه "خیانت" نسبت به موضع گیری رفسنجانی، دیگر مهره همیشه در صحنه سیاست ایران، انجام گرفت. این دو که دستکم در ظاهر همیشه تلاش کرده اند که روابط خود را برپایه ی دوستی عمیق و اعتماد متقابل ترسیم کنند، اکنون در موقعیتی هستند که دیگر نخواهند توانست، برپایه ی قدیمی، رفتار نمایند. با وجودی که ار جانب هردو طرف تلاش شد که موضوع را به بدنیتی خارجیان و یا قصور شعار نویسان نسبت دهند، برای کسی در ایران تردیدی باقی نمی ماند که حمله های چند روز اخیر به سوی چه کس و یا کسانی نشانه رفته است. سخنان تند رهبر نظام، در زمانی کوتاهی پس از آنکه رئیس جمهور باردیگر جایگاه رهبر در سیاست ایران را تاکید کرد، انجام گرفت. هردو سخنرانی، نشاندهنده عدم اطمینان طرف مقابل به گفته های یکدیگر می باشد. مبارزه قدرت در ایران، دیگر بیش از این نمی تواند، روبسته انجام گیرد و هر روزه مجبور است بیش تر آشکار تر و با حضور و دخالت ملت انجام گیرد.
حملات گروه تندرو که در چند ماه گذشته بی سابقه بوده است، از نوروز آغاز گردید. در چنین شرایطی که تندروها از تمامی ظرفیت های خود (رهبر نظام، امام جمعه ها، تندروها در مجلس و سرداران حلقه زده به دور رهبر و حفاظت سپاه و اثر گذاری شدید متقابل آنان بریکدیگر) با پیام نوروزی آغاز و پس از آن توسعه یافت، باید نتیجه گرفت که رئیس جمهور با احساس خطر شدید، سفر خود به اتریش را لغو کرد. باید از نظر دور نداشت که گروه تندرو با تمام قوا بدنبال کسب امتیاز از برندگان انتخابات می باشند. مجلس خبرگان که در خرداد ماه آغاز می گردد، با احتمال زیاد سرنوشت رهبر کنونی و آینده نظام را تا مقدار زیاد رقم خواهد زد. آخرین بازمانده سرآمدان نخست نظام اسلامی خواستار اثر گذاری بر نظرات ابراز شده و تصمیمات نهائی، هستند. با شکست در انتخابات که آخرین بازمانده مشروعیت این گروه نیز برباد رفت، یا اقدامی تند، آنهم در دوره ای که ملت در تعطیلات نوروزی بسر می بردند و امکان به صحنه آمدن آنان به حداقل می رسید و در ضمن حرکت نیروهای امنیتی در سطح شهر با سرعت و دقت بیش تری می توانست انجام گیرد بایستی انجام می شد، و یا شکست کامل را باید پذیرفت. با نگاهی به تجربه اسد که توانسته سال ها (البته با هزینه ی دویست و پنجاه هزار کشته و شش میلیون پناهنده) همچنان بر کرسی اسمی قدرت تکیه زند، آنان نیز خواستار برگذیدن این راه بودند. یک نکته نباید فراموش گردد که اگر امکان کودتای نظامی در ایران وجود داشت، از سال 88 تاکنون انجام گرفته بود. واقعیت این است که ملت ایران و نیروهای نظامی بیش از آن با همبستگی بیکدیگر پیوند خورده اند که رویارویی حتا بخش کوچکی از نیروهای نظامی در برابر ملت، قابل تصور نیست. این بار نیز به احتمال زیاد، تنها نیروهای امنیتی و گروه بسیار کوچکی متشکل از دیگران چنان قصدی را در سر می پروراندند.
عامل دیگری که می توانست بر عزم تندروهابرای اقدامی سریع کمک کند، بازداشت رضا ضراب در آمریکا می باشد. او که با پسر اردوغان دارای روابط مالی نزدیک بود و همزمان بگفته شخص خود، بابک زنجانی رئیس او بود، به احتمال زیاد نه تنها از جانب سازمان های امنیتی ترکیه بلکه ایران نیز جان خود را در خطر می دید. امکان زیادی وجود دارد که وی با سفر به آمریکا، داوطلبانه زندان را بر مرگ ترجیح داده است و یا با برنامه انجام گرفته است. در هردو صورت، چه با اختیار خود و چه از روی اجبار، اطلاعات گرانبهای او از چپاول دارایی های ملت های ترکیه و ایران برای سازمان های اطلاعاتی بسیار پرارزش می باشد. اگر تا اندازه ای ابهام در مورد شرکای بابک زنجانی وجود داشت، امروز آمریکا به تمام جزییات آن دست یافته است. "بیت" رهبر، حق دارد که از انتشار آن اخبار و یا باج گیری قدرت های خارجی، بشدت دست و پاچه شده و تصمیم به یکسره کردن وضعیت خود در داخل نظام گرفته باشد.
با تحولات چند روز گذشته و به ویژه آشکار شدن تلاش مستقیم برای سقوط رئیس جمهور که در هرحال از مشروعیت بالاتری در مقایسه با رهبر نظام در نزد ملت برخوردار است، تردید نباید داشت که جنگ قدرت نه تنها آشکارتر بلکه در سطح بالاتری در آینده نزدیک در کانون نظام ادامه خواهد یافت و گام به مرحله ی جدیدی خواهد گذاشت.
----------------------------------
۱ - "شتاب تحولات"، ساختار ایران – یازدهم مارس 2016
۲ - البته بدون ارتباط با این مطلب، در هنگام سفر کنونی اردوغان به آمریکا، شایعه کودتا در ترکیه به اندازه ای قوت گرفت که رئیس ستاد آن کشور مجبور به تکذیب شایعه گردید.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: