آسیا، آفریقا، اروپا، آمریکا و اینترنت
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[21 Mar 2005]
[ مهدی صمدی]
آسیا:
هرچقدر بتوان اروپاییها و یا آفریقاییها را در چارچوبهای یکسان و تقریباً هماهنگ مطالعه نمود و بجز استثناهای قابل اغماض همه کشورهای مستقر در آنها را به عنوان واحدهای نزدیک به هم تلقی کرد، این امکان در آسیا وجود نخواهد داشت. بزرگترین قاره جهان فقط در یکی از کشورهای خود معروف به 72 ملت است. با این اوصاف سخن از بررسی قابلیتهای فنی این قاره در جامعه اطلاعاتی نمیتواند چندان موفقیتآمیز و البته اصولی باشد. در شرقیترین قسمت مشرق زمین یکی از قدرتهای مطلق فنی و تکنولوژیک جهان حضور دارد. امپراطوری ژاپن که پس از جنگ دوم هنوز هم اسلحههایش خالی از فشنگ است با حمایت نظامی غرب توانسته است بدون دغدغه از مسائل امنیتی تمام توان خود را به روی فناوری متمرکز کند.
تمرکز این چنینی باعث شده است که چشم بادامیها در عرصه اقتصاد همواره جزء سه قدرت برتر همراه با ایالات متحده و اتحادیه اروپا باشد. در عرصه فناوری نیز ژاپن هیچگاه پاپس نکشیده است. بلکه همواره توانسته است خود را به عنوان یکی از قدرتهای بیچون و چرا در این زمینه را مطرح نماید. عضویت در کلوپ هشت کشور برتر جهان در G8 نیز ناشی از همین امر است. در اوج قله آسیا با این اوصاف ژاپن هیچ رقیبی ندارد لیکن اگر یکی دو پله پایین بیاییم شاهد حضور کشورهای بیشتری خواهیم بود. در این رتبه اولاً چینیها (علی الخصوص با پیشرفتهای اخیر آنها) حضور دارند و علاوه بر آنها گروه ببرهای اقتصادی جنوب شرقی آسیا مرکب از برخی کشورهای عضو اتحادیه همکاریهاي منطقهای آ.س.آن حاضر هستند. مالزی، تایلند، سنگاپور و چند کشور دیگر جزء همین دسته هستد. هرچند صبغه تاریخی توسعه در این کشورها با اروپا قابل مقایسه نیست ولی کشورهایی همانند مالزی توانستند با بومی کردن دکترین توسعه از یکسو و با نخبهگرایی اختصاصی خود به سرعت به سمت قلههای توسعه به حرکت درآیند. چین هم که زمام امور آن پس از جیانگ زمین در دست سوسیالیستهای تحصیلکرده و نسبتاً جوان قرار دارد چنان شتابی به حرکت توسعه خود داده است که در هر صنعتی وارد میشود صاحبان آن صنایع را به وحشت میاندازد.
جایگاه سوم آسیا فاصلهای زیاد با پله دوم آن دارد. در این پله برخی کشورهای عربی و همچنین ایران حضور دارند. کشورهای امارات متحده عربی و کویت با تکیه بر حمایتهای نظامی و همچنین جمهوری اسلامی با توجه به استعدادهای خدادادی خود در این جایگاه هستند لیکن بعد از این قبیل کشورها خیل کشورهای مصرف کننده و عقبمانده عرب و آسیای میانه و شرق آسیا همانند کره شمالی، ویتنام، فیلیپین و بقایای شوروی سابق قرار دارند.
در فناوری اطلاعات نیز همین طبقهبندی درباره آسیا مصداق خواهد داشت. در قاره آسیا 60% جمعیت دنیا زندگی میکنند لیکن دسترسی آنها به اینترنت معادل 34% دسترسی است. اگر این میزان را با آمریکا که حدود 14 درصد جمعیت دنیا را در خود جای داده است مقایسه کنیم خواهیم دید دسترسی این دو در یک حد است. که این مسئله حاکی از عقب ماندگی عمومی آسیا در مقایسه با دیگر قارههای جهان است.
پس از برگزاری اجلاس ژنو سطح آگاهی حکومتها درباره اهمیت اینترنت بالاتر رفت و علیالخصوص تأثیرات این اجلاس از لحاظ کمی و کیفی در آسیا بیشتر از تمامی نقاط جهان بوده است. آمارها نشان میدهد که در سال 2004 از لحاظ تحولات و پیشرفت 4 کشور آسیایی رتبههاي اول تا چهارم پیشرفت در این عرصه را بخود اختصاص دادهاند. کشورهای چین، کره جنوبی، مالزی و تایلند با چنان شتابی به قافله پیشروان جامعه اطلاعاتی نزدیک میشوند که به نظر میرسد مدت زیادی به طول نخواهد انجامید که در این عرصه به عناصر پیشتاز بینالمللی تبدیل شوند. میخائیل مینگز از مسوولان ITU و از فعالان عرصه جامعه اطلاعاتی معتقد است مهمترین مشکل برای دسترسی به جامعه اطلاعاتی و اتصال یافتن به محیط دیجیتالی زیر ساختهای محدود و معیوب آن میباشد لیکن این مسئله در شرق آسیا به سرعت در حال ترميم است.
تحولات قانونگذاری منطقهاي در آ.س.آن همانند پیمان جنایت مجازی منطقهای نیز سعی دارد جو مسالمتآمیز و امنی را برای این عرصه فراهم کند. از سوی دیگر پروژههای عمده اینترنتی در آسیا همانند شهر اینترنتی دوبی در امارات عربی متحده و همچنین کریدور چندرسانهای مالی در مالزی نیز نقش ویژهای در این زمینه داشتهاند.
تعداد کاربران اینترنتی نیز مقایسه چشمگیری داشته است در حالی که کاربران اینترنت از سال 2000 تا سال 2004 دو برابر شده است ولی این میزان در آسیا به این میزان رشد نداشته است. طبق آمارها در سال 1998 میلادی 260 میلیون کاربر در آسیا وجود داشت که این میزان در سال 2003 میلادی به 493 میلیون نفر رسیده است. در این عرصه چنانچه گفتیم بیشترین رشد از آن چین بوده است که درصد رشد آن در کل جهان نیز مقام اول را بدست آورده است. جالب آنکه طبق آمارها نیمی از کاربران چینی دارای تحصیلات عالی هستند.
سایت unpan وابسته به سازمان ملل متحد در آماری که در خصوص نتایج طرح دولت الکترونیک ارائه داد به رتبهبندی 178 کشور جهان پرداخت. این رتبهها از لحاظ میزان خدمات دولتی بود که از طریق اینترنت در اختیار شهروندان قرار میگیرد. در این ردهبندی ایران رتبهای بهتر از 115 جهان کسب نکرده است. وقتی آمار را بررسی مجدد کنیم خواهیم دید کشورهای عقبماندهای همانند دومینیکن، سریلانکا، گرانادا، عراق، کوبا، سورینام و ویتنام جایگاهی بهتر از ایران دراین فهرست به خود اختصاص دادهاند. طبق آمارهای رسمی میزان کاربران اینترنتی در ایران و در سال 1998 میلادی معادل 5/7 میلیون نفر بوده. لیکن طبق همین آمارها در سال 2003 به حدود 5/14 میلیون نفر رسیده است. وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز اعلام کرده بود ایران در زمینه دسترسی به اینترنت در منطقه رتبه دوم را حائز شده است. لیکن طبق آمارهای غیررسمی و غیردولتی میزان دسترسی ایران در پایینترین سطح جهانی قرار دارد. هرچند وزارت ارتباطات دسترسی کاربران نسبت به کل جمعیت کشور را معادل 43% میخواند که در ردهبندی جهانی معادل سطح متوسط جهانی است. لیکن برخی از آمارها و اظهارنظرها نیز حاکی از آن است که ایران همراه کشورهای یمن، موریتانی، سودان و افغانستان در پایینترین سطح جهانی قرار دارند.
چندی پیش کنفرانسی در برلین برای بررسی تأثیر رسانههای ارتباطی جدید در کشورهای عربی، شمال آفریقا، خاورمیانه و حوزه خلیج فارس برگزار شد ولی آمارهای آن به هیچ عنوان در خور شأن نظام جمهوری اسلامی نبود. ظرفیتهای موجود نظام علیالخصوص وقتی در زمینههای همچون پزشکی با سطح بینالمللی مقایسه میشود نشان دهنده موفقیتهای جمهوری اسلامی است این مسئله نشان میدهد در صورتی که اهمیت یک مسئله در داخل کشور درک شود دسترسی به قابلیتهای مورد قبول جهانی ممکن خواهد بود. ولی متأسفانه از قرار هنوز اهمیت فوقالعاده جامعه اطلاعاتی مورد توجه قرار نگرفته است.
هم اکنون که کشورها آماده اجلاس بینالمللی تونس نیز میگردند بایستی توجه داشت که با عنایت به سهم اندک ایران در جامعه اطلاعاتی نباید منافع ملی ما رها شده و وارد بحثهای سیاسی در زمینه جامعه اطلاعاتی شویم. مقایسه زیرساختهای اینترنتی ایران نیز نشانگر همین ضعف است. مجموعا در کشور ما 861mb پهنای باند وجود دارد و بیش از 30TCP تماس بینالمللی و 250mb برای ارسال و 100mb برای دریافت ظرفیت وجود دارد. در چند ماه آینده همچنین 300mb دیگر نیز به آن افزوده خواهد شد.
آفریقا:
آفریقاییها هرچه که نداشته باشند مدتهاست که به یک وحدت عمل قابل توجهی دست یافتهاند. هرچند هنوز نفوذ قدرتهای استعماری پیشین از جمله فرانسه، انگلیس، ایتالیا و حتی آمریکا در این قاره مشهود است. لیکن تبدیل سازمان وحدت آفریقا به اتحادیه آفریقا و تلاشهای حقوقی سیاسی برای نزدیک شدن کشورهای این قاره به یکدیگر همگی نشان دهنده رسیدن به یک وحدت عمل در میان آنها میباشد.
حرکتهای حساب شده و نزدیک به هم آفریقا در مواقع حساس و برهههای تاریخی هرچه که پیشتر میرویم مشهودتر میشود. برای مثال در قضیه شروع مباحث جامعه اطلاعاتی آفریقا نشان داد که هر آنچه گفته میشود نظرات همه آنهاست و این خود بر اثرگذاری اظهارنظرهای سران این قاره افزوده بود. اجلاسهای منطقهای آفریقایی توانست وحدت عمل اعضاء این قاره را برای رفتن به ژنو بالا ببرد. حتی آنها پیش از ژنو درباره ایجاد صندوق همبستگی دیجیتالی را دامن زده بودند. آفریقاییها برعکس کشورهای دارای نفت یک عادت گرفتن پول از اروپا را نیز دارند. خصلت دراز کردن دست در مقابل اروپا در آفریقاییها بوده و هست. آنها در قضیه جامعه اطلاعاتی نیز تصمیم گرفتند تا برای پیشبرد طرحهای ICT از شمالیها پول بگیرند. تلاش برای بخشودگی قرضهای کلان آفریقا به اروپا در اجلاسهای اقتصادی از جمله اجلاس جهانی اقتصاد و سازمان تجارت جهانی نیز از جمله همین نوع واکنشهای آفریقایی میباشد. به هر نحو تلاشهای مستمر آفریقاییها قبل از راهی شدن به ژنو باعث شد تا در سازمان ملل یک نیروی ضربت در خصوص جامعه اطلاعاتی شکل بگیرد. این نیروی ضربت حساسیت آمریکا را برانگیخته بود و همواره نسبت به آن واکنشهای منفی نشان میداد. نیروی ضربت زیر نظر کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل متحد تشکیل شد و برای آماده ساختن مسائل در راه اجلاس ژنو نیز نقش مفیدی ایفا کرد. سران آفریقا همچنین در نشست مشترک خود روز 12 دسامبر را به عنوان روز همبستگی دیجیتالی اعلام نمودند. تأکید وافر آفریقا در این مسئله قابل توجه است. هرچقدر که اروپاییها روی لغاتی همانند جامعه اطلاعاتی تکیه دارند آفریقاییها روی موضع همبستگی دیجیتالی تأکید میکنند. ادبیات مبتنی بر کمک خواهی و تأکید بر آگاهی دادن به جهان بخاطر ضعفها و عقبماندگیها ادبیاتی است که هم حقوقیون و هم متخصصین فنی آفریقایی که به ژنو رفته و به تونس خواهند رفت روی آن تأکید کرده و میکنند.
از لحاظ آماری آفریقاییها وضعیت بغرنجی دارند از لحاظ CCTLDS یا دامینهایی که ثبت شدهاند و فعالیت خود را نیز آغاز کردهاند. آفریقا در مرتبه آخر قارههای جهان قرار دارد. این قاره با وجود آنکه 2/13% جمعیت دنیا را دارد ولی میزان دسترسی فوقالعاده پایینی در آن مشاهده میشود. چنانچه 5/1 درصد از مردمان آفریقا قادرند که وارد محیط سایبر شوند.
از لحاظ زیرساختهای جامعه اطلاعاتی و از جمله تلفن نیز آفریقا وضعیت خوشایندی ندارد. در سال 1998، 5/16 میلیون خط تلفن در این قاره برقرار بود که این میزان در سال 2003 به 25 میلیون خط تلفن رسیده است که در این میان مصر از همه بیشتر است. در طبقهبندی کشورها از لحاظ دسترسی به اینترنت کشورهای آفریقایی هیچکدام در مراتب اول و دوم حضور ندارند و اکثر آنها حتی در رده سوم یعنی وضعیت متوسط دسترسی نیز دیده نمیشود ولی در رده آخر یعنی دسترسی پایین به اینترنت آخرین کشور حاضر از آفریقاست و علاوه بر نیجر که این توفیق را بدست آورده است بسیاری از کشورهای دیگر این قاره نیز در کنار نیجر قرار دارند.
در زمینه دولت الکترونیک نیز بسیاری از کشورهای آفریقا حتی در بین 178 کشوری که ردهبندی شدهاند نیز حاضر نیستند و آنهایی که حاضر در رتبههای انتهای جدول مذکور قرار دارند.
آفریقاییها بخاطر میزبانی اجلاس تونس از هم اکنون خود را آماده میکنند تا درباره حقوق دیجیتالی نیز نتایج قابل قبولی به دست آورند. آنها به خوبی میدانند که لازمه کم شدن این شکاف اولاً منابع مالی و ثانیاً وجود اراده سیاسی و حکومتی است چنانچه اگر چنین ارادهای در بین نباشد نتایج چندانی نیز از این مسئله عاید آفریقا نخواهد شد. هم اکنون آفریقا اراده سیاسی مذکور را بدست آورده است و به شدت تلاش میکند تا از داخل یا خارج منابع مالی لازم را نیز به دست آورند. مسئله دیگر که آفریقا به آن نیاز دارند بحث مدیریت توسعه است اگر آنها بتوانند این مسئله را مدیریت نمایند خواهند توانست به نحو بهتری از منافع انقلاب اطلاعاتی بهرهمند گردند.
مسئله دیگر که در خصوص آفریقا قابل طرح است تلاشهای فنی است که گاهی در آن شکل میگیرد. شهر کامپیوتری مارتیوس در آفریقا یکی از همین موارد است. به هر نحو آنچه گذشت وضعیت دو قاره نسبتاً عقبمانده از قافله جامعه اطلاعاتی بود. هرچند کشوری همانند زیمبابوه را نمیتوان با کره جنوبی مقایسه کرد. لیکن دراینجا صحبت از کشورها بصورت انفرادی نیست بلکه مجموعههای منطقهای تحت عنوان قارههای جهان مورد مقایسه قرار میگیرند.
اروپا:
بجز یک نقطه مشترک که بین اروپا و قارههای قبلی وجود دارد در باقی موارد این قاره با آمریکا همخواني مشترک دارد. هم اکنون مدیریت و حتی حاکمیت بر اینترنت در ید قدرت ایالات متحده است و این مسئله چندان خوشایند اروپاییها نیست. از این رو این مسئله به عنوان نقطه مشترک اروپاییها و دیگران شناخته میشود. حاکمیت بر اینترنت بحث بروزی است که اروپاییها نیز سعی دارند از آن مسئله سهمی برای خود دست و پا کنند ولی در این مورد نباید از چند مسئله غافل بود. اولاً هرچند مسئله مذکور به عنوان مشکل ماهوی بین اروپا و آمریکا وجود دارد ولی هیچ کدام از اینها تاکنون نخواستهاند که بصورت آشکار آن را در بین خود پیش بکشند. بلکه همواره سعی کردهاند طبق یکسری فعل و انفعالات مخفی نظرات خود را بیان دارند ثانیاً اروپاییها هرچند در این قضیه با آمریکا دارای مشکل باشند ولی تاریخ نشان داده است که اروپا همیشه آمریکا را به آسیا و آفریقا ترجیح داده است. موفقیت یا شکست آمریکا همواره تأثیرات مستقیمی بر اروپا داشته است و حقوقدانان و سیاستمداران اروپایی به خوبی بر این مسئله واقفند از این رو حساب زیاد روی این مورد نخواهد توانست دیدگاه واقعبینانهای را برای دیگران بدست دهد به معنای دیگر هیچگاه روی اختلافات اروپا و آمریکا نمیتوان حساب بازکرد. ثالثاً مسئله استقلال اروپا از آمریکا پس از جنگ سرد هرچه که پیشتر میرود به عنوان یک واقعیت اجباری رنگ میبازد. تشکیل اتحادیه اروپا با ده عضو جدید هرچند قدرت زیادی به اروپا میدهد لیکن نفوذ دوستان جدید آمریکا در شرق اروپا تفکرات استقلالطلبانه اتحادیه را کمرنگتر ساخته است.
با همه این احوال علاوه بر آفریقا و آسیا و همچنین قدرتهای جدید اطلاعاتی همانند هند و برزیل، اروپا نیز دل خوش چندانی از حاکمیت ایالات متحده بر اینترنت ندارد و از این رو در تصمیمسازیهای آینده شاید رای متعادل اروپا درخصوص حاکمیت بینالمللی بر اینترنت بتواند کمک حال دیگران به شمار برود.
هر چند بسیاری تنها ایالات متحده را به عنوان مرکز و مهد اینترنت میدانند لیکن نباید نقش اروپا را در این خصوص فراموش کرد. برای مثال لابراتوار سوثری (Cern) یا تیم برنرزلی انگلیس از جمله گروههای عمده اروپایی هستند که نقش عمدهای را در جامعه اطلاعاتی ایفا میکنند. علاوه بر آن کنرسیوم world wide web یا همان www معروف در سوثر نیز دارای دفاتر بوده و بسیاری از برنامهریزیهای خود را در این کشور به انجام میرساند. درصد دسترسی به اینترنت در چند کشور اروپایی حتی از ایالات متحده نیز بالاتر است هرچند از لحاظ سرعت اینترنت و کیفیت دسترسی هنوز ایالات متحده در سطح بالاتری قرار دارد. از جمله فعالیتهای عمده اروپایی در این زمینه مرکز NISCC میباشد. مرکز همکاریهای امنیتی انگلیس مسئول حمایت از زیرساختهای ملی مهم از حملات الکترونیکی است. این مرکز از جمله مطرحترین مراکز برای جلوگیری از حملات مجازی و به عبارت بهتر از قویترین مکانها برای ایجاد Network security میباشد. دستورالعمل فروش از راه دور اروپایی، فهرست اعمال مجرمانه اینترنتی تهیه شده توسط اروپا و همچنین انجمن پیمان اروپا بر علیه جنایات مجازی از جمله دیگر اقدامات آنها درباره فضای مجازی و جامعه اطلاعاتی است. در انجمن پیمان اروپا علیه جنایات مجازی 45 کشور عضو هستند و علاوه بر اروپاییها چند کشور دیگر نیز عضویت یافتهاند و از سال 2004 آن را به اجرا درمیآورند.
در زمینه تهیه زیرساختها هم اروپاییها عملکرد خوبی داشتهاند هرچند میزان خطوط تلفن آمریکاییها نسبت به سال 1998 افزایش نشان نمیدهد ولی با آنکه در اروپا در سال 1998 حدود 298 میلیون خط تلفن برقرار بود در سال 2003 این میزان به 5/326 میلیون خط رسید. بیشترین رشد را در این زمینه لهستان، روسیه و آلبانی داشتهاند و کمترین رشد را ترکیه به خود اختصاص داده است.
در بحثهای ICT کشورهای اروپایی وضعیت مطلوبی دارند برای مثال کشوری همانند اسلونی از چنان پیشرفتی برخوردار شده که در ردهبندیهای جهانی همردیف فرانسه تلقی گردیده و در رده چهارم جهانی جای میگیرد.
از لحاظ شاخص دسترسی دیجیتال که بهعنوان DAI شناختهمیشود نیز اروپا جایگاه خیرهکنندهای دارد. DAI مجموعه از 178 کشور از کل 191 کشور موجود را در چهار گروه تقسیمبندی کرده است. این چهار گروه با عناوین خیلیبالا، بالا، متوسط و پایین شناختهمیشوند. معمولاً سیاستهای دولتی کمک زیادی به دسترسی به رتبهای مناسب در ردهبندی DAI مینماید. اروپاییها در این لحاظ نیز از جایگاههای برتر جهانی قرار دارند. بسیاری از آنها در سطح یک یا همان (بسیار بالا) و الباقی در سطح دو یعنی (بالا) قرار گرفتهاند. در سال 2001 سازمان ملل اعلام نمود که تنها 143 کشور از ظرفیتهای اینترنتی استفاده میکنند لیکن سال گذشته (2004) این رقم به 178 کشور از 191 کشور رسیده بود و در این میان آنچه جالب توجه است اینکه از ده کشور برتر این لیست 5 کشور اروپایی نیز حضور دارند. دانمارک، انگلیس و سوئد ردههای دوم، سوم و چهارم، و فنلاند و نروژ ردههای نهم و دهم را بخود اختصاص دادهاند. آنچه در این لیست ده نفره بیشتر جالب توجه است اینکه دو کشور نیز از آسیا حضور دارند ولی جالبتر اینکه ژاپن یکی از این دو کشور نیست. آمریکا، دانمارک، انگلیس، سوئد، کره جنوبی، استرالیا، کانادا، سنگاپور، فنلاند و نروژ اعضای کلوپ دهتاییهای استفاده از اینترنت به شمار میآیند.
آمریکا:
قاره آمریکا را بدون شک نمیتوان با یک عینک نگاه کرد. همانقدر که کانادا با دیگر کشورهای این قاره قابل مقایسه نیست خود کانادا نیز با ایالات متحده قابل قیاس نخواهند بود. ایالات متحده با داشتن حدود 5/10 تریلیون دلار درآمد سالانه اقتصادی بیرقیب تلقی میشود وقتی اقتصاد آلمان را با 2 تریلیون دلار درآمد سالانه با میزان درآمدهای آمریکا مقایسه کنیم متوجه تفاوتها خواهیم شد.
14 درصد جمعیت دنیا در این قاره زندگی میکنند و این میزان 34 درصد دسترسی به اینترنت را به خود اختصاص دادهاند. وقتی در سال 1969 وزارت دفاع ایالات متحده طرح تأسیس آژانس پروژههای پیشرفته پژوهشی را تصویب کرد در واقع اینترنت امروزی را نیز ابداع نمود. از این لحاظ میتوان این قاره را مهد اینترنت نیز تلقی نمود. این روند در سال 91 ادامه یافت و بنیاد ملی علوم آمریکا بخشهای غیرنظامی اینترنت را بر عهده گرفت پس از آن و در سال 1996 وزارت بازرگانی و شرکت ICANN حاکمیت اینترنت را بطور کامل از وزارت دفاع تحویل گرفتند. هرچند مدیران جدید میخواستند آن را بصورت دموکراتیک اداره کنند ولی اولین تجربه دموکراسی در اینترنت در سال 2000 میلادی شکست خورد. در این سال ICANN انتخاباتی برای تعیین اعضای هیئت مدیره خود ترتیب داد ولی این انتخابات لغو گردید. مدیران معتقد بودند در آیکان سعی شده است قدرت بین گروههای کوچک تقسیم شود. این گروهها گاه هیچ نماینده شناختهشدهای ندارند از این رو اگر انتخاباتی برگزار میشد، فعالان اصلی اینترنت از کوچکترین شانس پیروزی برخوردار نبودند. از این رو بود که ICANN از خیر انتخابات گذشت از لحاظ زیرساختها اگرچه سابقه قاره آمریکا بسیار درخشان بود لیکن در چند سال گذشته اروپا اهمیت بیشتری را به زیرساختها قائل شده است. در سال 1998 حدود 258 میلیون خط تلفن در آمریکا برقرار بود که این میزان در سال 2003 به 290 میلیون خط رسیده است. در این میان توسعه زیرساختها در ایالات متحده حتی رشد منفی داشته است در حالی که بیشترین رشد از آن کشورهای برزیل و مکزیک بوده است. کانادا نیز از رشد منفی بیبهره نبوده است.
با همه این احوال نمیتوان از وضعیت متفاوت کشورهای قاره آمریکا غافل بود. هرچند ایالات متحده به عنوان مهد اینترنت و حاکم مطلق آن در این قاره حضور دارد لیکن ولی کمی پایینتر از آن و در آمریکای جنوبی کشور پرو وضعیتی مشابه آفریقاییها دارد. در یک آمارگیری مشخص شده است 40% پروییها یا کامپیوتر ندارند یا توان مالی برای اتصال به اینترنت را ندارند. با این اوصاف چنانچه گفتیم نمیتوان همه این قاره را با یک مقیاس سنجید.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: