Warning: include(nima.js): failed to open stream: No such file or directory in /hermes/bosnacweb08/bosnacweb08be/b1207/ipw.ayande/public_html/header.php on line 2

Warning: include(): Failed opening 'nima.js' for inclusion (include_path='.:/usr/local/lib/php-5.5.22-amd64/lib/php') in /hermes/bosnacweb08/bosnacweb08be/b1207/ipw.ayande/public_html/header.php on line 2
Iranian Futurist
Iranian Futurist

Ayandeh-Negar

Welcome To Future

 

Tomorow is built today

حقوق بشر

انسان گلوبال

اندیشمندان آینده نگر

دموکراسی دیچیتال

تکنولوژی

دانش نو

تاریخ ازدیدگاه نو

 تماس با ما

ستون آزاد

محيط زيست

آينده نگری وسياست

اقتصاد و مديريت فراصنعتی

ادب وفرهنگ

خبرهای علمی

درباره ما

آرشيو مقالات

آرشيو مقالات۲ 

نظرخواننده ‌گان





چاپ

[نظر دهید]    [نظر دیگران در رابطه با این مطلب 0]    [ارسال این مطلب به دوستان]
.


بیش از ۱۶۰ هزار هکتار از دریاچه ارومیه خشک شد

[ 22 Oct 2008 ]   [ مژگان جمشیدی ]   [ محیط زیست ]

دریاچه ارومیه رو به نابودی است. موضوعی كه پنج ماه قبل به آن اشاره كردم. نوشتم كه اگر باز هم تعلل كنیم تا هفت سال دیگر از چی چست آذربایجان چیزی جز یك كویر نمك به وسعت ۵۵۰۰ كیلومتر باقی نخواهد ماند. گزارش مفصلی از آخرین بازدید خودم را كه مربوط به اواخر اردیبهشت ماه سال جاری بود در این گزارش نوشتم. هرچند این نخستین و اولین باری نبود كه این موضوع را به نقل از كارشناسان می‌نوشتم و بالاخره همان چشم‌انداز سیاهی كه ۱۰سال قبل كارشناسان برای ارومیه پیش‌بینی می‌كردند امروز به حقیقت پیوسته و افسوس كه مسوولان چقدر دیر متوجه این زنگ خطر شدند. حالا كه بیش از یك چهارم وسعت دریاچه به نمكزار تبدیل شده و بستر دریاچه كاملا با لایه‌های نمك فرش شده، ‌حالا كه نسل آرتمیا تا سر حد نابودی پیش رفته و حالا كه دریاچه ارومیه سال‌هاست روز و شب‌اش را با پیكر بی‌جان هزاران پرنده مرده و قندیل بسته سر می‌كند، ‌حالا كه دیگر ارزش‌های ملی و بین‌المللی این دریاچه از حیث محیط زیست و جاذبه‌های توریستی از بین‌رفته،‌ مسوولان و همه آنهایی كه اجرا‌كننده سیاست‌های غلط توسعه‌ای كشور در بخش آب و كشاورزی بودند، آمدند تا سند ملی دریاچه ارومیه را كه حاصل سال‌ها تلاش دفتر طرح بین‌المللی حفاظت از تالاب‌های ایران و كمك‌های فنی و مالی UNDP بوده، امضا كنند. و من بعد از پنج ماه بار دیگر عازم دریاچه می‌شوم. یك شب قبل از سفر به ارومیه،‌ از نمایشگاه عكس و جشنواره كودك، محیط زیست و دریاچه ارومیه كه با تلاش گروه همیاران زیست سبز در تبریز به پا شده بود دیدن كردم. عكس‌ها همه از دریاچه بودند. در و دیوار پر بود از عكس‌هایی كه هر یك حكایت از نابودی دریاچه می‌كرد و نشان می‌داد كه وضع لحظه به لحظه بدتر می‌شود. میان سالن نمایشگاه سنگ قبر دریاچه ارومیه هم به نمایش گذاشته شده بود. فردای آن روز یعنی جمعه به دریاچه ارومیه و این بار به بندر شرفخانه می‌رویم. بندری كه كاملا از خیر بهره‌برداری و انتفاع خارج شده است و اسكله‌ها و كشتی‌ها و قایق‌های به نمك نشسته حكایت از این می‌كند كه اینجا روزگاری نه چندان دور بندری پر رونق بوده است.
تا چشم كار می‌كرد همه جا سفید‌پوش بود، ‌انگار دریاچه كفن به تن كرده بود و با آن سنگ قبری كه طرفداران محیط زیست برایش در تبریز ساخته بودند باورم شد كه دیگر نشانی از نگین سرخ آذربایجان باقی نمانده است. كودكان در یك اقدام نمادین كنار آخرین بازمانده دریاچه، تشكیل زنجیره انسانی داده بودند و با نقاشی‌ها و پلاكاردهایی كه در دست داشتند از مسوولان می‌خواستند كه دریاچه ارومیه را دریابند. چند ساعت قبل هم تور دوچرخه سواری در حمایت از دریاچه ارومیه از شهر تبریز به سمت ارومیه حركت كرده بود تا فریاد دادخواهی این دریاچه رو به نابودی را به گوش همه برساند.
روز شنبه ۲۷ مهر ماه هم قرار بود سند ملی نجات دریاچه ارومیه با حضور رئیس سازمان محیط زیست و جمعی از وزرا و نمایندگان مجلس در مجتمع گردشگری باری در پارك ملی دریاچه ارومیه به امضا برسد. مجتمعی كه خود، بدون در نظر گرفتن قوانین حاكم بر پارك‌های ملی در داخل پارك ملی دریاچه ارومیه ساخته شده بود و امروز به محلی برای امضای تفاهمنامه نجات این دریاچه بدل شده بود و اینك بقیه ماجرا!
● امضای نخستین سند فرابخشی کشور
سرانجام پس از سال‌ها انتظار و بعد از گذشت سه سال از آغاز به‌كار طرح حفاظت از تالاب‌های ایران كه با كمك مالی و فنی برنامه عمران ملل متحد با تمركز بر روی دو دریاچه پریشان و دریاچه ارومیه از سال ۲۰۰۵ آغاز شده بود، راهبردهای مدیریتی دریاچه ارومیه تهیه و تدوین شد كه انتظار می‌رود با اجرای این راهبردها كه نخستین سند فرابخشی كشور در بخش محیط زیست است، نگین سرخ آذربایجان بار دیگر به روزهای آرمانی خود بازگردد. سند ملی راهبردی مدیریت جامع پارك ملی دریاچه ارومیه، ظهر روز شنبه با حضور رئیس سازمان محیط زیست و وزرای جهاد كشاورزی و نیرو، استانداران و نمایندگان سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و كردستان در كنار دریاچه در حال اغمای ارومیه به امضا رسید.
این سند كه وظایف همه دستگاه‌های مربوطه را در قبال دریاچه ارومیه و بازگشت آب به دریاچه مشخص كرده قرار است ظرف مدت پنج‌سال حداقل نیاز آبی دریاچه ارومیه را تامین كند. دكتر نظری‌دوست،‌ مدیرملی طرح حفاظت از تالاب‌های ایران، در این باره می‌گوید: چشم‌انداز این سند برای یك برنامه ۲۵ ساله است و این سند تا ۲۵ سال دیگر اعتبار دارد. در این سند كه شامل شش بند و هشت تبصره است وظایف هر یك از دستگاه‌های مربوطه مشخص شده است اما با توجه به اینكه هم‌اكنون دریاچه با شش متر كاهش عمق آب مواجه شده است سعی ما این است كه حداقل در مدت پنج ‌سال نخست اجرای این طرح، تراز اكولوژیك دریاچه را كه هم‌اكنون دو‌متر از حد آستانه پایین‌تر است جبران كنیم تا حیات به دریاچه بازگردد. بعد از آن می‌بایست كمبود آب دریاچه را ( یعنی چهار‌متر دیگر را) در یك برنامه‌بلند مدت جبران كنیم. وی افزود: دریاچه امروز به قدری دچار كاهش آب شده كه اگر همه آب حوزه آبریز دریاچه را تا دو سال آینده به هیچ مصرفی هم نرسانیم و فقط به دریاچه دهیم باز هم كمبود آب آن جبران نخواهد شد.
به گفته او برای اینكه سطح آب دریاچه ارومیه به حداقل تراز اكولوژیك كه همان دو متر است بازگردد به ۱۲ میلیارد متر مكعب آب نیاز است. مدیر طرح ملی حفاظت از تالاب‌های ایران در ادامه می‌افزاید: ‌عملیاتی شدن این سند كه حاصل همگرایی فرابخشی تمامی بخش‌های دولتی و غیر‌دولتی مرتبط با دریاچه ارومیه است، مستلزم وجود حمایت‌های مقامات استان‌های واقع در حوضه آبریز و همچنین مراجع ستادی كلیدی ذیربط خواهد بود.
هدف نهایی این طرح برقراری یك نظام مدیرت اكوسیستمی برای دریاچه ارومیه و تالاب‌های اقماری آن،‌ مبتنی بر اصول مدیرت به هم پیوسته منابع آب و خاك و توسعه پایدار و مشاركت موثر تمامی گروه‌های ذیربط و از جمله جوامع محلی در امور مدیریت دریاچه است. اما آیا به‌راستی این سند می‌تواند ناجی پارك ملی دریاچه ارومیه و دومین دریاچه آب شور جهان باشد؟ و آیا امضا‌كنندگان این سند تعهدات خود را در قبال بازگشت حیات به دریاچه عملی خواهند كرد یا باز هم همچون گذشته هر وزارتخانه به صورت بخشی كار خودش را انجام می‌دهد و نیم‌نگاهی هم به بقای این دریاچه و بود و نبود آن نخواهد داشت؟ علی‌القاعده همه آنهایی كه ذیل این سند امضا كردند متعهد به اجرای مفاد این سند و پیوست‌های مربوط به آن هستند.
● كردان به ارومیه نیامد
در اجلاس روز شنبه برای امضای سند ملی دریاچه ارومیه،‌ وزیر كشور نیز كه می‌بایست به عنوان یكی از طرف‌های متعهد به اجرای این سند ملی در همایش همگانی حمایت از دریاچه ارومیه حضور می‌یافت،‌ دعوت فاطمه واعظ‌جوادی را بی‌پاسخ گذاشته و به ارومیه نیامد. عدم‌حضور وزیر كشور نشان داد كه او همانگونه كه سه روز قبل از مراسم امضای سند ملی نجات دریاچه ارومیه،‌ از جنبش‌های محیط‌زیستی به عنوان یكی از چالش‌های امنیتی سخن به میان رانده بود،‌ در عمل نیز اعتقادی به حفظ و حمایت از محیط زیست ندارد لذا از هم‌اكنون می‌توان نتیجه گرفت كه وزارت كشور مسوولیتی در قبال اجرای مفاد سند ملی نجات دریاچه ارومیه بر عهده نخواهد گرفت و حتی اگر هم در روزهای آتی،‌ كردان تنها به منظور رعایت تشریفات در تهران مجبور به امضای این سند شود، عملا چون اعتقادی به حفظ محیط زیست ندارد، ‌اجرای مفاد این سند را با بی‌توجهی به گوشه بایگانی خواهد سپرد. شاید همین حمله اخیر كردان به جنبش‌های زیست‌محیطی بود كه اسكندری، ‌وزیر جهاد‌كشاورزی را بر آن داشت تا در وقتی كه به او داده شد، هم به كردان و هم به جایگاه محیط زیست در كشور اشاره كند. وزیر جهاد كشاورزی روز شنبه در یك سخنرانی بسیار كوتاه ( در حد یك دقیقه ) در مراسم امضای سند ملی دریاچه ارومیه شاید تنها در حد ۶-۷ جمله سخن گفت. اینكه «خانم جوادی در ارتباط با مسائل زیست‌محیطی یك‌تنه ایستاده است »، «قرار بود وزیر كشور هم باشند كه نیامدند»، «امضای این سند همه ما را متعهد می‌كند كه مسائل زیست‌محیطی را رعایت كنیم و همانگونه كه رئیس‌جمهور بارها به این موضوع تاكید كردند مسائل محیط زیست مانعی برای توسعه نیست !» اسكندری در حالی این سخنان را به زبان راند كه پیش از وی استانداران و نمایندگان ارومیه و تبریز و سنندج در سخنرانی‌های خود بارها به نقش كلیدی توسعه كشاورزی در كاهش آب دریاچه ارومیه اشاره كرده بودند ولی او به اختصار سخن گفت و همچون فتاح، ‌وزیر نیرو از وزارتخانه متبوعش رفع اتهام نكرد. نكته جالب اینكه در این اجلاس و در تمامی سخنرانی‌ها و بروشورها و جزواتی كه بین مدعوین توزیع می‌شد بیش از ۵۷ درصد علت كاهش آب دریاچه ارومیه به كاهش نزولات جوی، ‌۲۵ درصد به كشاورزی و تنها ۵ درصد به سد‌سازی نسبت داده شد‌! این در حالی است كه در حال حاضر روی تمامی رودخانه‌های آب شیرینی كه به دریاچه می‌ریزند سد ساخته شده است.
آمارها نشان می‌دهد تنها تا سال ۱۳۹۳ تعداد سدهای موجود در حوزه دریاچه ارومیه به ۴۰ سد مخزنی و انحرافی افزایش می‌یابد. از سوی دیگر بر طبق مطالعات صورت گرفته در طرح مدیریت دریاچه ارومیه، عمده مصرف آب در این حوزه شامل مصارف كشاورزی و آبزی‌پروری، صنعت و معدن و مصارف آب شرب شهری و روستایی است به طوری‌ كه در سال ۱۴۰۰ در محدوده دریاچه سالانه حدود شش‌میلیارد متر مكعب آب مصرف خواهد شد كه ۵/۸۹ درصد آن یعنی پنج میلیارد و ۴۰۰ میلیون متر مكعب فقط به بخش كشاورزی اختصاص خواهد داشت. بدین ترتیب ناگفته پیداست كه توسعه بی‌ظابطه اراضی كشاورزی بدون در نظر گرفتن نیاز آبی محصولات و محدودیت آب در این حوزه،‌ نقش اساسی در كاهش آب دریاچه ارومیه دارد اما مسئله این است كه بیشتر سدهایی كه در این حوزه ساخته می‌شوند تنها به منظور تامین آب كشاورزی است نه آب شرب شهری و روستایی. در عین حال سدسازی‌های بی‌رویه توسط وزرات نیرو برای تامین نیاز بخش كشاورزی نیز‌ تنها توهم پر‌آبی را در منطقه ایجاد می‌كند و از آن طرف نحوه آبیاری در اراضی كشاورزی نیز همچنان در بیشتر اراضی این حوزه، ‌به روش سنتی است در نتیجه تنها ۳۴ درصد این آب به مصرف زمین‌های كشاورزی می‌رسد و بقیه هدر می‌رود. در حالی كه اگر هزینه ساخت این سد‌ها به ایجاد شبكه‌های انتقال آب از سدهای موجود به سمت مزارع كشاورزی اختصاص می‌یافت و بخشی از این هزینه نیز صرف فرهنگ‌سازی بین كشاورزان و توسعه تكنولوژی آبیاری قطره‌ای و تحت فشار می‌شد، از همین آب موجود حداكثر استفاده صورت می‌گرفت و دیگر نیازی هم به ساخت سدهای بیشتر و انباشت آب‌های سطحی باقیمانده در پشت سدها نبود و در نتیجه دریاچه نیز امروز با كاهش شدید آب و افزایش بیش از حد غلظت نمك مواجه نمی‌شد.
● تعهدات وزارت نیرو در ابهام است
وزیر نیرو یكی دیگر از امضا‌كنندگان این سند بود كه به‌رغم تعهداتش به اجرای راهكارهای مدیریتی برای نجات دریاچه ارومیه، ‌سخنانش در اجلاس روز شنبه در ارومیه چندان بوی همكاری نمی‌داد. با این حال او سند را امضا كرد اما پیش از امضای سند در سخنانی تند،‌ خشك شدن دریاچه ارومیه را یك امر طبیعی عنوان كرد و سپس به دفاع از سدسازی پرداخت و منتقدان این بخش را به شانتاژ سیاسی متهم كرد.
به گزارش سبز‌پرس،‌ فتاح گفت: امروز ما همه نگران دریاچه ارومیه هستیم اما بدانید كه خشك شدن دریاچه در گذشته‌ها هم تكرار شده است. ما كه بچه این منطقه هستیم می‌دانیم. حتی پدر من كه الان هم اینجا حضور دارند می‌گفتند آن زمان ما از این سمت دریاچه به آن سمت دریاچه را پیاده از طریق جاده‌ای كه بود می‌رفتیم و الان كه دریاچه پسروی كرده، ‌بررسی كردیم دیدیم این جاده وجود داشته است.
وی افزود: سال ۷۳ كه آب بالا آمد حتی جاده (منظور جاده شهید كلانتری) را هم داشت زیر آب می‌برد و به خاطر همین مرتب خاك می‌ریختند تا سطح جاده بالا بیاید. آن موقع به ما می‌گفتند بروید سد بزنید و نگذارید كه آب بالا بیاید چون دریاچه برای جاده به یك تهدید بدل شده بود. اما حالا می‌گویند چرا سد می‌سازید؟وی سپس خاطرنشان كرد: بگذارید من از خودم رفع اتهام كنم. خدا می‌داند اگر این سدها نبود چه بلایی بر سر ملت می‌آمد. حالا یك عده آمدند با تحلیل‌های غیر علمی صنعت سد‌سازی را دارند زیر سوال می‌برند. بسیاری از كشورهای جهان ۱۰۰ سال پیش سدهایشان را ساختند حالا كه نوبت به ما رسیده می‌گویند سدسازی تهدید محیط زیست است. سد‌سازی افتخار ماست. همین سدسازی است كه جلوی سیل را می‌گیرد. دریاچه‌هایی كه ما پشت سدها احداث كردیم چه تمدن‌هایی كه در اطراف‌اش ایجاد نشده است. این‌قدر برای سد سیوند گفتند در حالی كه قبل از ما سد را ساخته بودند با این حال رئیس‌جمهور دستور بررسی مجدد داد تا اگر تهدیداتی را متوجه میراث فرهنگی می‌كند آبگیری را متوقف كنیم. ما بررسی كردیم و دیدیم اینطور نیست. فقط یك شانتاژ سیاسی و رسانه‌ای بود كه به مسئله دامن می‌زد. وی گفت: ما این سند ملی را امضا می‌كنیم اما آن وقت شما مسوول آب شهر و روستا و آب كشاورزی مردم هستید؟ ضمن اینكه تصمیم با استانداران است چون دولت این اختیار را به استانداران داده كه هر كجا لازم دیدند آب را رها كنند. فتاح خاطرنشان ساخت: شما از سدها نگران نباشید. سدها تهدید‌كننده نیستند بلكه آباد‌كننده‌اند. سدها یك دریچه دارند فقط با یك دستور می‌كشید بالا، آب راه می‌افتد. از سوی دیگر فاطمه واعظ‌جوادی، ‌رئیس سازمان محیط زیست در این گردهمایی نیز عمدتا در سخنانش به نقش تغییرات اقلیم و آمریكا و چین در ایجاد این بحران جهانی و نهایتا ایجاد خشكسالی و خشك شدن دریاچه ارومیه اشاره می‌كرد.
او حتی كوچك‌ترین اشاره‌ای هم به سیاست‌های سدسازی كشور نكرد در حالی كه محمود احمدی‌نژاد، خود شخصا در سفر دولت به گیلان در هفته گذشته، ساخت برخی از سد‌های بزرگ به ویژه در مناطق جنگلی شمال را زیر سوال برده بود!
حال مسئله این است كه حتی اگر باور كنیم كه خشك شدن دریاچه ارومیه به تعبیر فاطمه واعظ‌جوادی ناشی از تغییرات جهانی اقلیم یا به تعبیر فتاح، ناشی از خشكسالی بوده و بارها در طول تاریخ نیز تكرار شده،‌ باز هم این موضوع نمی‌تواند نفی‌كننده نقش عوامل انسانی در نابودی این زیست‌بوم نادر باشد. پس نقش مدیریت آب كشور در موارد كم‌آبی و بحرانی چیست؟ آیا مدیریت آب كشور در دوره‌های خشكسالی نیز همچون دوره‌های ترسالی باید به رویه خود ادامه دهد و به جای اینكه میزان مصرف را كاهش دهد و یا راندمان بهره‌وری را افزایش دهد می‌بایست از حقابه دریاچه‌ها و تالاب‌ها بكاهد و بعد هم گناه خشك شدن دریاچه را به گردن كاهش نزولات جوی بیاندازد؟ آیا وزارت كشاورزی نباید پاسخ دهد اگر در این ۱۰-۱۲ سال اخیر دچار كم‌آبی در حوزه آبریز دریاچه ارومیه بودیم با كدام توجیه فنی و علمی و زیست‌محیطی سطح زیر كشت را افزایش داده است؟ آیا وزارت نیرو نباید پاسخ دهد كه چرا حقابه دریاچه ارومیه را در تمام این سال‌ها قطع كرده كه امروز دریاچه با چنین بحرانی مواجه شود؟ سند ملی نجات دریاچه ارومیه، نخستین سند فرابخشی كشور در حوزه محیط زیست است كه اجرای آن می‌تواند مشكلات دریاچه را حل كند. اما آیا وزرایی چون كشور كه حتی حاضر به امضای این سند نمی‌شود و یا وزرایی مثل نیرو كه هنوز معتقد است سدسازی افتخار اوست در عمل نیز به این سند پای‌بند خواهند بود؟ امیدواریم این بار پیش‌بینی ما اشتباه باشد!



مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:



منبع: گزارش : روزنامه کارگزاران






info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995